جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

دهان ِ پُر خون



از این سنگین دلان صائب چرا چون تیر نگریزم
که پر خون شد دهانم از همان دستی که بوسیدم

- صائب -

#شعر #صائب_تبریزی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد