جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

کاموا خریدم

 

 

 

 

کاموا خریدم

در مورد کاموا نگفته بودم؟

اصلا یادم نمیاد.

اگه نگفته بودم، حالا میگم.

این سه‌شنبه‌یی که گذشت (05 Nov 2019)، رفتم بازار برای خرید کاموا.

چقدر گرون شده بوددددد!

آخرین بار که رفته بودم، کاموا معمولی کلافی 3000 تومان بود.

که به نظر من زیاد هم بود.

اون وقت حالا معمولی‌ترین نوع کاموا شده بود کلافی 7000 تومان!

اینا رو گرفتم:

آبی – دو کلاف

صورتی تیره – دو کلاف

آبی نفتی – یک کلاف

زرد کم رنگ – یک کلاف

زرد پررنگ – یک کلاف

قلاب سایز 2.5

عکس انداختم، در آینده‌ی دور میگذارم وبلاگ.

بماند که کلاف‌هایی داشتیم که 25000 تومان، 30000 تومان و ... بودن.

آدم دلش نمیاد این همه پول بده.

بخوایی یه شالگردن ببافی باید حداقل دو تا کلاف 300 متری که 100 گرم است داشته باشی. مثلا باید 50000 تومان فقط پول کاموا بدی.

خب میری یه شالگردن می‌خری که شاید ارزون‌تر و قشنگ‌تر باشه.

این همه وقت هم برای بافتش نمی‌گذاری.

اون آبی نفتی رو برای تمرین و کلاس و اینا گرفتم.

زرد کم رنگ رو برای بافت لیف‌(با قلاب) گرفتم.

زرد پررنگ رو هم احتمالا برای پاپوش و یا شاید تمرینی.

ولی اون صورتی پررنگ که شبیه قرمز است، برای کلاه گرفتم.

آبی اولی رو هم که برای شالگردن گرفتم.

فکر نمی‌کنم تا زمستون بافت شالگردن تمام بشه.

من دستم خیلی تند نیست و اتفاقا کُند هم هست.

احتمالا برای همین که دستم کُند است توی کلاس بافتنی و قلاب بافی مشکل داشتم و همیشه عقب میافتادم.

اشکال نداره.

البته فعلا که نمی‌خوام ترم‌های بعدی رو برم.

بافتنی اگه برم میشه ترم (3)، و قلاب بافی میشه ترم (2).

ولی در حال حاضر نمی‌خواهم کلاس بروم.

 

* اااا، همین مارک کاموا رو گرفتم و همین رنگ آبی رو!!!

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد