ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
حسادت مطلق
سلام.
راستش یه مانهوا کرهای به اسم «The Gamer» رو شروع کردم به خوندن.
میدونم تا چپتر 331، نسخه فارسی داره.
من تا 330 دانلود کردم.
و تا 299 روی سیستم داشتم.
خب میشه گفت یه کله شروع کردم به خوندن و این 299 چپتر رو خوندم.
هیچ کاری انجام ندادم به جز خوندن همین مانهوا.
بگذار بگم که یادم نمیاد در این چند وقت ِ اخیر، چیزی خونده یا دیده باشم که این قدر حس حسادتِ من رو قلقلک بده!
اصلا یه وضعی!
در حال حاضر، درجهی حسادت من سر به فلک رسیده.
به کاراکتر اصلی کار که فکر کنم اسمش «جیهان» بود، بینهایت حسودی میکنم.
قدرتِ خفنی که داره!
توانایی یادگیری و ساخت، درمان و هنرهای رزمی!
فقط باعث حسادت شدید من شد این کار!
درست است که چند چپتر تایپ زده بودم از این کار، ولی چون هیچی از داستان نمیدونستم، اون قدرها برام جذاب نبود.
ولی حالا که خوندم ... جذابیت به کنار...
من دارم از حسودی میترکم!
من قدرت جیهان رو میخواهم.
منم به بعضی از کاراکترا حسودی میکنم