جادوی ِ خاطرات
هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار منجادوی ِ خاطرات
هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من
عشق بی سامان
چنین با مهربانی خواندنت چیست؟
بدین نا مهربانی راندنت چیست؟
بپرس از این دل دیوانه‌ی من
که ای بیچاره عاشق، ماندنت چیست؟
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون مشیری
دل افروز تر از صبح
ترسوی اعظم
پنجشنبه مورخ 21 تیرماه 1403
وای وای وای وای
اگه بدونی چی شد؟!
بگذار تعریف کنم.
ساعت 19:30 گذشته بود، یه چند دقیقه از پشت سیستم بلند شدم و رفتم بیرون اتاق.
وقتی برگشتم، دیدم یه چی کنار پنکه است. جلوتر رفتم...
چشمتون روز بد نبینه!
یک عدد جانوری بود سریع‌السیر، کوچک، رنگ خاک!
یک عدد مارمولک کوچک.
من هم که یک ترسوی اعظم! شروع کردم به جیغ و داد.
خاندان با مگس‌کش و دستکش و سم و ... اومدن توی اتاق.
اینقده سریع حرکت می‌کرد، حتی از راه دور هم نگاهش می‌کردی متوجه میشد و فرار می‌کرد.
نزدیک بود پدر محترم، کامپیوتر من رو بندازه زمین! از بس محکم به میز خورد. اگه افتاده بود که من الان رسماً مُرده بودم.
بماند که بالاخره با بدبختی با مگس‌کش زدنش که دیگه نتونست حرکت بکنه.
بعدش هم با دستکش بلندش کردن و از بالکن انداختنش بیرون.
نه، واقعاً از کدوم گوری اومده بود توی اتاق من!
پنجره که توری داره. درب بالکن که توری داره!
بعد از پایان عملیات، نشستم اون قسمت از اتاق که با مگس‌کش گیرش انداخته بودن، با کف صابون تمیز کردم.
ماسک زدم و سمت بالکن، لای درب بالکن، پنجره و یک تیکه‌هایی از اتاق رو سم زدم.
یادم نمیاد توی اتاقم مارمولک دیده بوده باشم.
آی مُرده شورش رو ببرن. حالا من شب چی جوری بخوابم؟
همه‌ش چشم می‌چرخونم یه وقت چیز دیگه‌یی نباشه.
شاید بهتر بود از خودم می‌پرسیدم که برای چی اینقدر ترسو هستم!!! لعنتی! بزدل!
اینا رو دوباره دیدم
این انیمه‌ها رو دیدم
Paripi Koumei - Slice of Life - 12EP
Overlord IV - Adventure - S04 - 13EP
Oniichan wa Oshimai! - Comedy - 12EP
اینا رو خوندم
I Became A Virtuous Wife and Loving Mother in another Cultivation World - Chapter 209 ~ 210 [Novel]
Eleceed - Chapter 303
Tales of Demons and Gods - Chapter 475.5 ~ 476.5
Beware of the Villainess! - Chapter 127 ~ 128 (Side Story) [END]
Gakusei Papa to Oishii Otoko - Chapter 01 ~ 05
Kamiato Kara, Hatsukoi - Chapter 01 ~ 11
Rainy Days Yesterday - Chapter 01 ~ 05
Koi Kogare Utae - Chapter 01 ~ 03
Inu To Kake Tsuki - Chapter 01 ~ 05
Divorce Me, Mr Alpha - Chapter 01 ~ 13
Intense - Chapter 01 ~ 04
Kanawanu Koi no Musubikata - Chapter 01 ~ 16
Rainbow City - Chapter 00 ~ 10
Saranghaetang - Chapter 01 ~ 06
Yours to Claim - Chapter 83 ~ 88
Kouguu no Omega - Chapter 01 ~ 10
Prejudice - Chapter 00 ~ 12
Hotel Ojakgyo - Chapter 01 ~ 02 ==> Drop
I was Reincarnated in Another World and Auctioned off as a Slave - Chapter 01 ~ 11 ==> Drop
Lifeless Man - Chapter 01 ~ 11 ==> Drop
Only One - Chapter 01 ~ 09 ==> Drop
I Fucked by My Best Friend - Chapter 23 ~ 44 (دور تکرار)
Kono ai wa Yamai ni Nite iru - Chapter 01 ~ 06.3 [END] (دور تکرار)
Mo Dao Zu Shi - Chapter 01 ~ 259 [END] (دور تکرار)
Gozen 0 ji no Ookami Koushi - Chapter 01 ~ 06 [END]
Hanayome wa Juunanasai - Chapter 01 ~ 07 [END]
Houkago no Love Call - Chapter 01 ~ 07 [END]
Kanraku Alpha ~Enigma~ 4 verse - Chapter 01 ~ 09.5 [END]
Kikakugai no Size no Ore Bitch senpai ni Osowareru - Chapter 01 ~ 06 [END]
Light of My Life - Chapter 01 ~ 06.5 [END]
Matsuyoi no Oni - Chapter 01 ~ 05.5 [END]
Over Heat - Chapter 00 ~ 03 [END]
Monokuro Limit - Chapter 01 ~ 05 [END]
Kohinata-san Chi no Chounan wa Fukigen - Chapter 01 ~ 04.5 [END]
Ookami e no Yomeiri - Chapter 01 ~ 07 [END]
این کتاب‌ها رو خوندم
آفتاب نیمه شب – استفانی مایر – زهرا حبیبی – 712 صفحه – انتشارات سایه گستر
انتخاب - جلد اول - کایرا کاس - رباب پورعسگر - 284 صفحه - نشر باژ
جادوگران - جلد اول - بخش اول - لو گراسمن - اشکان کریمیان - 347 صفحه - نشر باژ
جادوگران - جلد اول - بخش دوم - لو گراسمن - اشکان کریمیان - 314 صفحه - نشر باژ
سیپتیموس هیپ - کتاب اول - افصون - انجی سیج - مهرداد مهدویان - 615 صفحه - نشر افق
سیپتیموس هیپ - کتاب دوم - پرواذ - انجی سیج - مهرداد مهدویان - 583 صفحه - نشر افق
آرتمیس فاول و گروگان گیری - جلد اول - اُ این کالفر - شیدا رنجبر - 324 صفحه - نشر افق
آرتمیس فاول و ماجرای شمال - جلد دوم - اُ این کالفر - شیدا رنجبر - 476 صفحه - نشر افق
نصب ویندوز قابل حمل روی فلش
شده بعضی وقتا بخواید برید خارج از خونتون و طبیعتاً نمیتونستید سیستمتون رو زیر بغل بزنید و برید بیرون ...؟!
دیگه نیاز نیست که دغدغه چنین چیزی رو داشته باشی چون به راحتی میتونی ویندوزت رو + اطلاعات داخلش روی فلش بریزی :)
برای این کار مراحل زیر رو طی کنید:
نیاز به اپلیکیشن Hasleo win to usb دارید.
از اینجا میتونی دانلودش کنی:
https://www.easyuefi.com/wintousb/
علاوه بر این نیاز به فایل نصبی ویندوز هم دارید که میتونید از سایت های مختلف دانلودش کنید (نسخه کرک شدش رو)
خب اپلیکیشن رو که باز کردید اولین گزینه رو بزنید و فایل نصبی ویندوز رو انتخاب کنید
حالا باید فلشتون رو انتخاب کنید؛ تو همون منوی ابتدایی برنامه رو گزینه Select destination کلیک کنید و درایوش رو انتخاب کنید و روی Process کلیک کنید تا فرایند انجام کار شکل بگیره.
نکته مهم: اگر میخواید همین ویندوزتون با اطلاعات توش نصب بشه باید رو اولین گزینه (Select installation Source) کلیک کنید و رو آیکون ویندوز کلیک کنید!!!
منبع: @it_241234
طرز تهیه کاپ سیب زمینی پنیری
اگر پوره سیب زمینی دوست ندارید می توانید به روش های مختلفی آن ها را به قدری خوشمزه کنید که از طعم دلچسب آن هیچ وقت سیر نشوید. البته غذاهایی که با پوره سیب زمینی درست می شوند بهتر است داغ سرو شوند. یکی از غذاهایی که می توانید با پوره سیب زمینی درست کنید کاپ سیب زمینی پنیری است که در ادامه دستور تهیه ساده و سریع آن را آورده ایم. برای جلوگیری از اصراف این غذا را می توانید با سیب زمینی هایی که از وعده نهار مانده اند درست کنید.
مواد لازم برای کاپ سیب زمینی پنیری:
پوره سیب زمینی ۵۰۰ گرم
پنیر چدار رنده شده ۱۰۰ گرم
تخم مرغ بزرگ ۳ عدد
* پیازچه ۵ گرم
جوز هندی به اندازه سر انگشت
کره ۱ قاشق غذاخوری
پودر سوخاری یا پودر نان ۲ الی ۳ قاشق غذاخوری
* به جای پیازچه می توانید از تره، شوید یا جعفری هم استفاده کنید.
طرز تهیه کاپ سیب زمینی پنیری:
ابتدا فر را روی ۲۲۰ درجه سانتیگراد گرم کنید و یک عدد سینی فر در طبقه میانی قرار دهید.
یک عدد قالب مافین را برداشته و داخل هر کدام از کاپ ها کره بزنید سپس روی آن کمی پودر نان یا پودر سوخاری بپاشید. قالب را تکان دهید تا پودر نان تمام قسمت های آن را بپوشاند. پودرهای اضافه را بیرون بریزید.
پنیر را رنده کنید. پیازچه ها را بشوئید خشک کنید و خرد کنید.
پوره سیب زمینی را داخل ظرف بزرگی بریزید. تخم مرغ ها، پیازچه، جوز هندی و ۷۵ گرم پنیر را به آن اضافه کنید و هم بزنید.
سپس با استفاده از قاشق دو سوم کاپ ها را پر کنید و روی آن ها پنیر بریزید.
۲۰ الی ۲۵ دقیقه قالب را در فر قرار دهید تا پف کند و طلایی مایل به قهوه ای رنگ شود.
بعد از پختن اجازه دهید کمی سرد شود سپس با استفاده از چاقو سیب زمینی ها را از قالب جدا کنید.
کاپ سیب زمینی غذای بسیار ساده و خوشمزه ای است و حتی سرد آن می تواند صبحانه ای دلچسب باشد.
منبع: بیتوتهhttp://www.beytoote.com/cookery/ghazaha/cheesecake2-potatoes.html
http://www.beytoote.com/cookery/ghazaha/cheesecake2-potatoes.html
شراب
بدین افسونگری، وحشی نگاهی،
مزن بر چهره رنگ بی‌گناهی
شرابی تو، شراب زندگی بخش
شبی می‌نوشمت خواهی نخواهی
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون_مشیری
تا روشنی های بلند آسمانی
پنهان نگاهم می‌کند، چشمی و صد ناز!
پنهان نگاهش می‌کنم، می‌خوانمش باز.
خورشید خندان لبش با می هم آغوش،
مهتاب ِ تابان رخش با گل هم آواز.
می‌خواهدم، پیداست از طرز نگاهش!
دزدیده دیدن‌های او می‌گویدم راز!
می‌خواهدم، وز شوق این احساس ِ جان بخش،
ذرات من پیوسته در رقصند و پرواز...!
*
می‌خواهمت، ای باغ لبریز از ترانه!
می‌خوانمت در اشک و آواز شبانه.
می‌بینمت در تار و پود سینه، در دل
چون هرم آتش می‌کشی در من زبانه!
می‌آرمت از لابه لای جان به دفتر!
تا در سرود من بمانی جاودانه!
می‌جویمت در آسمان، در برگ، در آب!
می‌پرسمت از قله‌های بی‌نشانه!
با یاد تو، سرگشته در کوهم همیشه.
آمیزه‌ای از شوق و اندوهم همیشه.
*
می‌خواهمت، ای با تو شیرین زندگانی!
ای دست‌هایت ساقه‌های مهربانی!
ای هستی‌ام را کرده چشمان تو تاراج،
بخشیده بار دیگرم شور جوانی!
ای برده، چشمانت مرا از ظلمت خاک،
تا روشنی‌های بلند آسمانی.
پیش تو، خاموشم اگر، بر من نگیری
چشم تو می‌داند زبان ِ بی‌زبانی.
*
می‌خواهمت، ای خوش‌تر از صبح بهاران!
ای چشم‌هایت عشق را، آینه داران!
ای کاش می‌گفتی چه می‌خواهد دل ِ تو
از این دل آواره در اندوهزاران!
عشق تو، خوش می‌پرورد در جان پر درد
شعری که ماند جاودان در روزگاران.
*
شاقی، به فریادم برس، غم پرپرم کرد!
چشمان او، چشمان او خاکسترم کرد!
...
*
دیگر، گل خورشید، از سرخی به زردی ست.
غم، در نگاه ِ آسمان ِ لاجوردی ست.
با یاد چشمش مانده‌ام تنهای ِ تنها،
تنها خدا داند که تنهایی چه دردی ست!
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون_مشیری
گرفتار
لب خشکم ببین چشم ترم را
بیا از باده پر کن ساغرم را
دلم در تنگنای این قفس مرد،
رسید آن دم که بگشایی پرم را.
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون_مشیری
پیشگیری از افتادگی ناف با یک تمرین ساده
این تمرین هم برای درمان و هم پیشگیری توصیه می‌شود، پس در بتدا مستقیماً بر روی پشت خود دراز بکشید، کف دست صاف روی زمین باشد، پاها راست و با هم حرکت کنند، سپس:
همین طور که نفس عمیق می‌کشید هر دو پا را باهم بالا بیاورید تا زاویه 30 درجه و به مدت 10 ثاتیه نگه دارید.
سپس پاها را تا زاویه 60 درجه بالا بیاورید، دوباره آن را برای ده ثانیه نگه دارید،
سپس 90 درجه و آن را دوباره نگه دارید برای 10 ثانیه.
سپس به همان صورت در حالی که نفس عمیق می کشید برگردید.
پاها را به آرامی روی زمین قرار دهید، پس از کمی استراحت تمرین را 3 تا 6 بار تکرار کنید.
مزایای این حرکت
این تمرین باعث تقویت روده‌ها، حذف یبوست، جلوگیری ازتشکیل گاز و بهبود سیستم گوارش می‌شود.
در جلوگیری از جابجایی ناف، درد معده و مشکلات تنفسی مفید است.
این تمرین به ویژه برای کمر درد مفید است، به شرطی که با استفاده از یک پا در یک زمان انجام شود.
منبعhttps://tabaye.ir/umbilical-dislocation/
اینا رو دیدم
اینا رو خوندم
فرار
نه از خودم فرار کرده ام
نه از شما
به جستجوی کسی رفته ام که
مثل هیچ کس نیست
نگران نباشید
یا با او باز می گردم
یا او
بازم می گرداند
تا مثل شما زندگی کنم
- محمد علی بهمنی -
#شعر #محمد_علی_بهمنی
فرشته نبودم، مرا ببخش
بی خیال!
من که دنیا را
تنهایی شناختم و در همین تنهایی
به تنهایی پوسیدم ...
بی خیال !
بی خیال ِ من !
بی خیال ِ منی که گونه هایم
همیشه خیس ِ خاطرات ِ توست
دفترچه ی ترانه هایت را بیاور
برایم ترانه ای بنویس
بنویس که صبا
سهم ِ خالی ِ رفتن را برداشت و رفت
رفت تا من، باشم
...
- صبا میراسماعیلی -
#شعر #صبا_میراسماعیلی
عاقبت مرد؟
گاه می اندیشم،
خبر ِ مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی می شنوی، روی تو را
کاشکی می دیدم.
شانه بالا زدنت را،
ـ بی قید ـ
و تکان دادن دستت که،
ـ مهم نیست زیاد ـ
و تکان دادن سر را که،
ـ عجیب! عاقبت مرد؟
ـ افسوس!
ـ کاشکی می دیدم!
من به خود می گویم:
«چه کسی باور کرد
جنگل ِ جان مرا
آتش ِ عشق ِ تو خاکستر کرد؟
- حمید مصدق -
#شعر #حمید_مصدق