جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

Kuma Miko: Girl Meets Bear

 

 

 

 

 

Kuma Miko: Girl Meets Bear

 

 

 

نام انیمه: Kuma Miko: Girl Meets Bear

نام انیمه: くまみこ

نام انیمه: Girl meets Bear

ژانر: Slice of Life, Comedy, Seinen

تاریخ پخش: بهار 2016

وضعیت: تمام شده

تعداد قسمت‌ها: 12 قسمت

کارگردان: Kiyoshi Matsuda

استودیو: Kinema Citrus

زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد

 

 

 

 

لینک‌های مربوط به انیمه

+ نقد و بررسی، خلاصه قسمت‌ها

+ لینک دانلود زیرنویس فارسی

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, EN Sub, ~75MB)

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, EN Sub, ~125MB)

+ لینک دانلود زیرنویس فارسی

+ لینک دانلود انیمه (MP4, 720P, ~180MB)

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, ~100MB)

+ لینک دانلود زیرنویس فارسی

+ اطلاعات بیشتر: لینک // لینک // لینک // لینک

 

 

توضیحات و نظر شخصی منتقد (منبع: دنیای انیمه) 

معبدها برای ما مناطق و لوکیشن های ناشناخته ای هستند .. این حرف نکته عجیبی نیست؛ تفاوت فرهنگی و اعتقادی ما با مردم ژاپن در سطح وسیعی قرار داره و آشنا نبودن ما با محل عبادتگاه اون مردم کوچکترین اشاره ممکن ولی مُهر تایید محکمی به این مسئله‌ی تفاوت هست و به راحتی میشه با تفکر در اینباره این موضوع رو به اثبات رسیده دونست. داشتن نگاه و باورهایی متفاوت نسبت به زندگی در بین ایرانیان و ژاپنی ها ناخودآگاه ما رو نسبت به سنت ها و رسوم مردمان سرزمین ژاپن غریبه می کنه. این لزوماً چیز بدی نیست چون بعد از اون، ما با یک صنعت هنری زیبا به نام "انیمه" روبرو میشیم؛ جایی که این شاخه از صنعت سرگرمی به وسیله ای تبدیل میشه که ما بتونیم باهاش فرهنگ یک کشور دیگه رو بشناسیم .. اعتقادات و سنت های دیرینه یک ملت دیگه رو به چشم ببینیم و نه تنها این نکته، بلکه ذوق ادبی و هنری قابل تحسینی رو هم در اثر خلق شده لمس کنیم. همه اینها جزیی از زیبایی های یک انیمه هستند و من همیشه از اینکه انیمه ای پر از سنت های خاص ژاپنی رو به چشم ببینم خوشحال میشم. چه با به تصویر کشیدن بازدید از قبر رفتگان در انیمه Barakamon بوده باشه و یا چه با آویزون کردن عروسکی دست ساز مثل عروسک "ترو ترو بوزو" برای بند آوردن بارون و از راه رسیدن هوای خوب در انیمه Non Non Biyori. معبدها هم جزئی از این سنت ها هستند .. دیدن جلوه هایی متفاوت از یک فرهنگ می تونه وجود آدمی رو پر از طراوت کنه. فقط تنها نکته ای که باید در این بین در نظر داشته باشید، ربط ندادن باورهای خودتون به اون سنت هاست؛ اینکه بخواید مقایسه کنید، یکی رو از یکی بهتر بدونید، درست و غلط بودن نگاه دو طرف رو روی میز بریزید و ... بجای این سبک افکار میشه به سادگی تمام لحظه ای که پیش روی ما قرار گرفته رو ببینیم و از دیدن زیبایی های درون اون سنت و یا محیط رویایی لذت تمام رو برد.

با در نظر گرفته این نکته و به میون کشیدن پای سادگی فضای انیمه ها، حالا میشه راحت تر از معبدها و حس خوبی که اونها دارند حرف زد؛ اینکه همیشه لطافت خاصی درون کارهای معبدی انیمه ها نهفته ست. دلگرم کننده بودن داستان های معبدی و چنگ زدن به زنجیره امید و داشتن هدفی در زندگی؛ معمولاً اکثر انیمه های معبد دار از چنین حس و حالی برخوردارند .. از بین بردن یاس و ناامیدی و بخشیدن امید زندگی به مخاطبین از اهداف اصلی این شکل انیمه ها به نظر میرسند. لحظات زیادی رو در انیمه های معبد دار به خاطر دارم که با به تصویر کشیدن یک لحظه احساسی خوب تاثیر مثبتی بر روی ذهن من داشتند و همین جز نکات خوبی هست که من از این انیمه جدید هم انتظار دارم.

 

 

https://myanimelist.cdn-dena.com/images/anime/8/78863.jpg

 

 

خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)

"ماچی" یک دختر کوچولوی ساده ست که در دوره راهنمایی درس می خونه و در کنار درس خوندن به خدمت در معبد "شینتو" مشغوله. اما معبد شینتو در کنار داشتن ماچی به عنوان خادم، یک محافظ هم داره و اون کسی نیست جز "ناتسو" ، خرس داستان. ناتسو یه خرس معمولی نیست، می تونه حرف بزنه و دل نگرانی ها و تفکرات خاص خودشُ داره. جریان انیمه از جایی شروع میشه که ماچی از رفتن به شهر و ادامه تحصیل در شهر با ناتسو حرف میزنه و اینجاست که ناتسو نگران تر از همیشه دست به کار میشه و تصمیم می گیره هر جور شده ماچی رو با خطرات یک شهر و آشوبی که در یک شهر وجود داره آشنا کنه؛ برای ماچی امتحاناتی میچینه و از اون می خواد که این امتحانات رو قبول بشه. البته باید بدونید که ناتسو کمی حق داره .. چرا؟ چون ماچی واقعاً یه دختر روستایی و ساده ست و نیاز به آموزش های اولیه برای وارد شدن به اجتماع شهری رو داره .

 

 

خلاصه انیمه (منبع)

داستان ما درباره یک میکوی ۱۴ ساله است که دوست دوران بچگیش یه خرسه به اسم ناتسو ، اونها در جایی دور از شهر و تمدن زندگی می کنند و از اونجایی که یک روز میکو باید به شهر بره ناتسو بهش کمک می کنه تا از نظر روحی و جسمی آماده این سفر بشه.

 

 

خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)

داستان درمورد ماچی است که یک دانش آموز راهنمایی است و به عنوان خادم معبد در یک معبد شینتو که یک خرس را مقدس می شمارد و در کوهستانی در منطقه ی توهوکوی شمالی واقع است خدمت می کند. نگهبان ماچی خرس سخنگویی به نام ناتسو است و یک روز ماچی به ناتسو می گوید "می خوام به مدرسه ای در شهر برم." ناتسوی دل نگران همبه ناتسو مجموعه ای از آزمون ها می دهد که باید در ان ها قبول شود تا در شهر بتواند به بقا ادامه دهد.

 

 

ویروس

بحث اینجاس، درسته ماچی خیلی دوست داره یه دختر شهری بشه. ولی اصلاً امکانش نیست.

این بچه بی‌نهایت، بی‌نهایت خجالتی، توهمی، تنبل است.

ذره‌ای توانایی کار کردن با لوازم برقی و اینا رو نداره.

حتی نمی‌تونه از اجاق گاز استفاده بکنه، چون دکمه زیاد داره، سرش گیج میره.

برای همین هیزم میشکنه و غذا درست می‌کنه.

یا مثلا، حتی نمی‌تونه کنترل تلویزیون دستش بگیره!

اون وقت می‌خواد بره شهر؟! تنهایی بره دبیرستان؟!

ماچی یه خورده منطقی باش!

یه بار با یوشینو رفته بود نزدیک ترین مرکز خرید که یه کتاب فروشی ببینه.

دختره چی کار می‌کنه. می‌ترسه، فرار می‌کنه.

چرا؟ چون دکور کتاب فروشی کلی ماسک ترسناک و اینا هم داشته...

دختره میگه اینجا شیاطین هستن ...

درسته یه روستا، در دل کوه هستن که موبایل آنتن نمی‌ده.

ولی اینترنت دارن!

هر چی بخوان سفارش میدن.

ولی این جور کارها از عهده‌ی ماچی خارج است.

همه کارها رو ناتسو و یوشینو انجام میدن.

یه قسمت بود، ناتسو داشت تلاش میکرد ماچی رو مجبور کنه از پلوپز استفاده بکنن.

ماچی اینقده قاطی کرد که دستگاه سوخت!

حتی نمی‌فهمه دکمه روشن-خاموش کدوم است.

به خاطر این که دکمه‌ها زیاد است، سر گیجه میگیره، می ترسه ...

این دختره ماچی خیلی روو اعصاب است.

در کل انیمه ی جالبی بود.