جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

اندر احوالات من (14 مرداد 84)

 

 

5 آگوست 2005

 

اندر احوالات من (14 مرداد 84)

 

هر روز دل تنگ تر از دیروز

 

نظاره می کنم طلوع و غروب خورشید را

شاید غروب دل ِ من بار دیگر طلوع یابد

و اگر نیابد خود را به غروب تن خواهم سپرد

 

+ قبض تلفن چهار ماه تو راهه! ای داد ای بیداد! از اول فروردین تا حالا قبض تلفن نیومده. حالا قراره هر 4 ماه با هم قبضش بیاد. خب از حالا اعلام کنیم که چی، بیچاره میشیم دوباره. امروز به مامانم گفتم، مامان، قبض تل این دفعه بالای 20 تومن میاد ها، از حالا گفته باشم. البته من که میدونم قبض خط اینترنت بالای 25 تومن میاد، حالا گفتم 20 تومن یه خورده شوکه نشن وقتی می بینن هوارتومن پولش شده.

 

+ بروبچ ِ عشق هری پاتر (از جمله خودم)، یه وبلاگی دیدم که فصل اول و دوم و سوم و چهارم رو ترجمه کرده تو وبلاگش! خودم هم تو تا فصل اول و دوم رو گذاشتم توی گروهم، اگه خواستین برین عضو بشین. فایل های مربوط به هری پاتر رو دانلود کنین.

 

+ صادقانه. هیچی نمی تونم بگم. هر کسی خودش باید بخونه و فکر کنه.

 

+ جمعه ی هفته ی دیگه کنکور دارم. ای خدا یعنی میشه باز قبول بشم؟

 

نوشته شده توسط ویروس – 14 مرداد 1384

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد