جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

عشقولانه خوندن

 

 

عشقولانه خوندن

 

اون کتابی که خونده بودم و در پست قبلی معرفی کردم، یه سری جمله های قشنگ داشت که بخوام بنویسم.

ولی دیدم حس ش نیست.

بعدش هم زیادی عشقولانه بود داستان، کلا دپرس میشه آدم.

من نباید عشقولانه بخونم.

باید یه چی بخونم که درش جنایت و کشت و کشتار و اینا باشه.

یا فانتزی باشه.

آخه عشقولانه خوندن اعصاب و روان من رو داغون می کنه.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد