جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

اندراحوالات من

 

 

اندراحوالات من (30 فروردین 95)

====

احساس می کنم که دپرس هستم.

دلم گرفته.

ناراحتم.

====

فکرم مشغول است.

درگیری فکری با خودم دارم.

====

اصلا این چند وقت اخیر، وبلاگ رو درست درمون آپدیت کردم؟

یا فقط همین بخش وراجی رو پُر کردم براتون؟

چقده من تنبل تشریف دارم.

====

مثل این که سرما خوردم.

آبریزش بینی دارم.

عطسه می کنم.

سرم هم درد می کنه.

همین مونده بود ...

====

دوباره خودم رو آواره ی خیابون ها کردم.

چرا؟

خب راستش زد به سرم.

یه هویی.

جی کار کنم؟

معلوم است، دوباره آگهی نگاه کنم و دنبال کار بگردم.

تا حالا دو تا مصاحبه رفتم توو این هفته.

فعلا کلا روو هوا است.

مثل همیشه.

====

19 آوریل 2015

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد