جادوی ِ خاطرات
هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار منجادوی ِ خاطرات
هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار منBloodivores
https://myanimelist.cdn-dena.com/images/anime/11/82233.jpg
Bloodivores
نام انیمه: Bloodivores
نام انیمه: Space Time Prisoner
نام انیمه: BLOODIVORES
ژانر: Action, Supernatural, Vampire
تاریخ پخش: پاییز 2016
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمت‌ها: 12 قسمت
مدت زمان هر قسمت: 24 دقیقه
کارگردان:؟؟؟
منبع: Web manga
استودیو: Creators in Pack, Namu Animation
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینک‌های مربوط به انیمه
+ لینک فایل تورنت (MP4, 720P, x264, RAW, 4.7GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, 480P, EN Sub, 1.7GB)
+ نقد و بررسی، خلاصه قسمت ها، توضیحات
توضیح (منبع: دنیای انیمه)
انیمه ای اکشن/ماوراطبیعه اقتباس شده از یک منهوای چینی.
خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)
60 سال پیش، مریضی عجیبی بر مردم اثر گذاشت که اونها رو مجبور می کرد تا بیش از یک هفته بیدار بمونن. قربانی ها که کاملا از خوابیدن محروم شده بودند همگی دیوانه شدند. برای درمان این مریضی، داروی جدیدی تولید شد، ولی اثرات جانبی مریض ها رو تبدیل به خون آشام کرد. انسانیت در برابر این گونه ی جدید وارد جنگ شد و به پیروزی رسید، ولی بعضی از خون آشام ها زنده ماندند. کاراکتر اصلی، می لیو، فرزند یک انسان و یک خون آشام، "پسر صلح" نمایانگر امید جدیدیست که هر دو گونه رو با هم ارتباط میده. سردسته ی سرقت بانک، می لیو دستگیر شده و به زندان ویژه ای از سازمان دفاع ملی فرستاده میشه که خون آشام ها رو در اون تحت نظر می گیرند. وقتی سعی می کنه با آنجی از اونجا فرار کنه، توسط هیولاهایی عجیب بهش حمله میشه و بعد می فهمه موقعیت زندان همان مکان تولد خون آشام ها، پایتخت قدیم "شهر آبی" هست. چرا خون آشام ها در شهر آبی زندانی شدند؟ هیولاهای عجیبی که به اونها حمله می کنن چی هستن؟ قهرمانان این داستان برای حل این مسائل باید مبارزه کنند!
توضیحات من درباره‌ی انیمه‌ی Bloodivores
قسمت سوم رو هم دیدم.
یه انیمه‌ی دپرسناک! تراژدی! تا اینجای کار.
می لیو یه نیمه خون آشام است.
با کمک چهار تا از دوستاش میره بانک بزنه.
فرار میکنن. ولی دستگیر میشن. به جرم قتل کارکنان بانک محاکمه میشن.
در صورتی اینا اصلا کسی رو نکشتن.
وسط راه برای اعدام، به ماشین حمل زندانیان حمله میشه.
و همه رو به رگبار می‌بندن.
می لیو وقتی بهوش میاد، تعجب می‌کنه که هنوز زنده است.
و تو یه انبار بزرگ با یه عالمه خون آشام دیگه هست.
حالا بازی بقا شروع میشه. باید سعی کنن زنده بمونن.
می لیو فقط به آنجی کمک می‌کنه.
در حین فرار، یاد خاطرات دوران کودکی‌ش می افته.
روزی که یه خون آشام به مدرسه حمله می‌کنه. و اون رو می‌خواد
معلم و دوستاش هم خیلی راحت اون رو تحویل میدن.
پدرش هم تلاشی برای نجات دادنش نمی‌کنه.
قسمت هشتم رو هم دیدم.
درسته که خون آشامی و اکشن است. ولی خب، خیلی ناراحت کننده و تراژدی هم هست.
می لیو، آنجی و دو نفر دیگه، از این بلبشو جدا شدن.
یه گروه چهار تایی درست کردن و یه بچه کوچیک هم بهشون اضافه شده.
بقیه افرادی هم که زنده موندن، یه تیم دیگه شدن.
سردسته شون هم یه آدم خیلی خطرناک و قوی است.
قسمت دوازدهم رو هم دیدم.
هاااااااااااااااااااااااااااااا
بقیه نداره؟ اینا تا آخر عمرشون در این جا گیر افتادن؟
نه بابا! باید به فصل دومی داشته باشه.
خیلی ناقص بود که!
