ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
پرندهها
احساسات ضد و نقیض دارم.
دیگه حوصلهم نمیکشه پرندهها رو نگه دارم.
تمیز کنم.
گفتم ردشون کنیم برن.
قفسها و بقیه لوازم هم بدیم بره تا دیگه چیزی نگیریم.
ولی دلم نمیاد.
https://www.fardanews.com/files/fa/news/1391/3/21/96960_459.jpg
دو تا از فنچها، جوجههای خودمون هستن.
از وقتی در تخم بودن، جلو چشم خودم بودن.
پدرشون هم هنوز هست.
https://media.mehrnews.com/d/2017/06/18/4/2490460.jpg
سهره هم از وقتی جوجه بود، دارم.
ولی دیگه اعصاب نگهداری ندارم.
باید وابستگیهام رو کمتر بکنم.
یکی از نگرانیهای بزرگم این است که، اگه یه وقت زلزلهیی، چیزی بشه، من اینا رو چی جوری ببرم با خودم؟
تو قفس زندگی کردن و بزرگ شدن.
نمیتونن درست پرواز بکنن.
نگرانم...
برای همین نمیشه درب قفس باز کرد بهشون گفت: پرواز کنین برین.
تازه وسط این همه ساختمون.
نگران این هم هستم که، ممکن است دست کی بیافتن.
ترجیح میدم یه پارک پرنده پیدا کنم.
آزادشون کنم.
ولی نمیتونن درست پرواز بکنن.
فکرم سر این موضوع درگیر است.