http://i64.tinypic.com/ogwbyo.jpg
چپتر 290 مانگا «کله خراب» رو خوندم
چپتر 269 از مانگا «کله خراب = سرسخت = Tough» رو خوندم.
ووواییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
کیریو عشقم زنده است.
گفتم نباید بمیره! آخیشش
خیالم راحت شد.
الان کیچی و جت دارن با هم مبارزه می کنن.
سیکو رفته آزمایشگاه کاخ سیاه رو نابود کرده و دکتر رو نجات داده.
کیریو قراره وارد بشه.
پادشاه نبرد اومده داور مسابقه بین کیچی و جت بشه.
چه شود.
گفته مبارزه با مرگ یکی تمام بشه.
ولی نمی خوام کیچی یا جت بمیرن.
کیچی ممکن است پسر ِ کیریو باشه، و جت هم شاگردش است.
برای همین نمی خوام مشکلی براشون پیش بیاد.
واااایییییییییییی
کیریو زنده است.
کیریو زنده است.
وایستا چی شد؟!!!؟!!
کیچی، پسر ِ کیریو نیست؟ اون وقت جت پسر ِ کیریو است؟
چرا این طوری شد؟!
این رو دوست ندارم.
پس تنها گزینه موجود برای پدر کیچی، همون پادشاه نبرد است.
چون فقط اونا که خون این خانواده رو دارن می تونن وارث ناداشینکاگه باشن.
چپتر 290 رو هم خوندم.
چقدر عجیب. جت کُشته شد. به خاطر نجات جون ِ کیریو کشته شد!
و من همچنان کنجکاو هستم بدونم پدر کیچی کی است!
تازه این قسمت هایی که خوندم، کیچی برگشته شهر، تا کم کم برای فینال و مبارزه با پادشاه نبرد آماده بشه.
ولی اینجا ملت ریختن سرش!
فکر می کنن اگه کیچی رو شکست بدن، مشهور میشن.
فعلا که کیچی گیر افتاده.
کیریو دوباره غیب شده.
پادشاه نبرد هم برگشته به غار تنهایی خودش!