جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

چپتر 192 از مانهوا Tower of God رو خوندم

 

 

 

 

چپتر 192 از مانهوا Tower of God رو خوندم

 

 

چپتر 192 از مانهوا Tower of God رو خوندم.

چرا بام (=ویوله) موهاش رو کوتاه کرد.

با موهای بلند، خیلی جیگر بود و پر ابهت به نظر می رسید.

ولی با این موهای کوتاه، شبیه شیربرنج های معمولی شده!

بام، راک و کون دوباره از هم جدا شدن.

قراره برای یک سال در تیم های متفاوت باشن.

تا بتونن خودشون رو به قطار جهنمی برسونن.

از اون ور، راشل (یه آشغال به تمام معنا)، معلوم نیست واقعا چه غلطی داره می کنه.

چه نقشه هایی داره.

از اول چه نقشه یی داشته!

سر اون چپترهایی که در مبارزات کارگاهی میخواستن بام رو نجات بدن.

اینقده استرس زا بود که نگو!

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد