جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

شوهر بچه ننه، مشکلی که دخترهای امروزی دارند!

 

 

شوهر بچه ننه، مشکلی که دخترهای امروزی دارند!

 

ازدواج با یک مرد بچه ننه خیلی هم بد نیست. مردی که با مادرش خیلی صمیمی است، ویژگی بدی ندارد، بلکه مردی که انگار بدون نظر و اجازه‌ مادرش نمی‌تواند کاری بکند، مشکل ساز است.

 

تسلیم همه‌ خواسته‌هایش نشوید

شاید همسر شما عادت کرده باشد که مادرش همه‌ی توقعات او را برآورده کند و تر و خشکش کند اما این دلیل نمی‌شود که شما هم همین کار را بکنید. خیلی مهم است که حد و حدودی تعیین کنید و بگذارید همسرتان بداند شما مثل مادرش با او رفتار نخواهید کرد. شوهر شما می‌تواند هر وقت که دلش خواست با مادرش مثل یک پسربچه رفتار کند اما وقتی که با شماست، باید مثل یک مرد رفتار کند؛ مردی که می‌تواند همه‌ی کارهایش را خودش انجام بدهد.

همسرتان ممکن است برای اینکه شما را وادار کند مثل مادرش با او رفتار کنید، دست به دغل کاری بزند، بنابراین وقتی شما را متهم کرد که دوستش ندارید و اهمیتی به نیازهایش نمی‌دهید، باید قوی باشید و تسلیم نشوید. او خودش هم به اتهامهایی که به شما وارد می‌کند عقیده ندارد اما آنها را می‌گوید تا به خواسته‌اش برسد. اگر فریب بخورید و دلتان بسوزد و تسلیم شوید، او همچنان به این صحنه سازیها ادامه خواهد داد تا همیشه راهش را هموار کند.

 

قبول نکنید که با مادرش زندگی کنید

اگر شوهرتان خیلی به مادرش وابسته است فکر خوبی نیست که در منزل مادرش زندگی کنید. چون این احتمال وجود دارد که رابطه‌ی مادر و پسری به رابطه‌ی زناشویی شما الویت داده شود و در هر شرایطی همسرتان طرف مادرش را بگیرد تا او رنجیده نشود.

حتی ممکن است وقتی بگومگویی بین‌تان روی می‌دهد، شوهرتان پیش مادرش برود. هر چند اگر در خانه‌ی مادرشوهرتان زندگی نکنید هم او می‌تواند همین کارها را بکند، اما فاصله‌ی مکانی بالاخره تا حدودی کمک‌تان خواهد کرد. قرار نیست در زندگی مشترک‌تان احساس کنید انتخاب اول نیستید.

اگر هنوز نامزد هستید و می‌دانید که شما و همسرتان از جنبه‌ی مالی، توان و امکان مستقل زندگی کردن را ندارید، اصلا ازدواج نکنید! یا اگر ازدواج کرده‌اید و حالا به دلیل بحران مالی نمی‌توانید هزینه‌ی زندگی مستقل را بپردازید و الدین همسرتان به شما پیشنهاد داده‌اند نزد آنها زندگی کنید، حتما زمان محدودی را در نظر بگیرید و برای حل مشکل مالی خود یک راه درست پیدا کنید، نه اینکه با خیال راحت از این پیشنهاد استقبال کنید.

باید بدانید که با وابسته شدن به خانواده‌ی همسر، به طرز جبران ناپذیری به زندگی زناشویی خود لطمه خواهید زد.

 

پیش مادرشوهرتان گله نکنید

اصلا کار درستی نیست که پیش مادرشوهر بروید و از او بخواهید دست از سر پسرش بردارد! اگر می‌خواهید در مورد موقعیتی که پیش آمده با کسی حرف بزنید مطمئنا آن نفر همسر شماست. عصبانی نباشید و کلام‌تان را کنترل کنید.

رویکرد هوشمندانه‌ای در پیش بگیرید، تقریبا احساسی حرف بزنید و به همسرتان بگویید کمی حسادت می‌کنید و دوست دارید اوقات دو نفره‌ی بیشتری داشته باشید. به او یادآوری کنید که مادرش را دوست دارید و منظورتان این نیست که فقط ماهی یکبار به او سر بزنید، اما نباید به این دلیل که تنهاست یا معمولا جایی نمی‌رود، در تمام تفریحات و فعالیتهای شما همراه‌تان باشد.

توضیح دهید که نمی‌خواهید مادرش را از زندگی‌تان حذف کنید، بلکه شما دو نفر هم به زمان مختص خودتان برای ارتباط بهتر به عنوان یک زوج نیاز دارید.

 

اجازه ندهید مادرشوهرتان برای زندگی شما تصمیم بگیرد

اشکالی ندارد مثلا گاهی لباس همسرتان را مادرش انتخاب کند یا بخرد یا غذای مورد علاقه‌اش را درست کند. اما اگر همسر شما قادر نیست بدون دخالت و نظر مادرش برای خودش یا زندگی مشترک‌تان تصمیم بگیرد، معضلی است که باید برطرف شود. نباید اجازه دهید مادر همسرتان برای شما دو نفر تصمیم بگیرد.

او نباید در تصمیمات شخصی، مالی، کاری، تربیت بچه‌ها و یا اینکه مسافرت کجا بروید و کجا نروید دخالت کند، مگر اینکه شما خودتان مستقیما از او نظر بخواهید. همچنین در اختلافات زناشویی‌تان نباید او را وارد کنید.

اگر همسرتان خیلی به مادرش وابسته است، جنبه‌هایی را که این وابستگی به ضرر زندگی مشترک‌تان تمام می‌شود شناسایی کنید. ممکن است در دوران آشنایی و نامزدی علائمی می‌دیده‌اید اما اهمیت نداده‌اید، پس اگر حالا این علائم را به خوبی می‌بینید و اثرش پیداست، باید هر چه زودتر برطرف‌شان کنید و توصیه می‌کنیم از یک مشاور خوب کمک بگیرید.

 

لینک مطلب

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد