جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

آهنگ پایانی انیمه‌ی Mo Dao Zu Shi

 

 



 

 

 

https://youtu.be/1OQuhyIL6Fo

 

آهنگ پایانی انیمه‌ی Mo Dao Zu Shi

 

بر روی کوهساران

از میان دریاها

زیر ماه

سرمایی از میان سنتورم می‌گذرد

همانطور که تفکراتم را برای نسیم بازگو می‌کنم

نوایش محو می‌شود

جرعه ای از لبخند امپراطور

برای خیالی از هم گسسته

گل‌ها شکوفه می‌دهند و پژمرده می‌شوند

برگ‌های خزان شده جمع می‌شوند

جمال و نجابتی است در ایستادگی

با قلبی ویران

در میان این آشفتگی برمیخیزم

شمشیرم همچو بادی سهمناک به پرواز در می‌آید

موسیقی پایان می‌یابد و جمعیت ناپدید می‌شوند

اما احساسات من پابرجایند

لحظات دم به دم می‌گذرند

شکوفه‌های بهاری باز می‌گردند

خرگوش‌ها به مقر ابر می‌پرند

سال‌ها می‌گذرند

کیست که هنوز این احساسات یک طرفه را به یاد داشته باشد؟

شب در دلش لطافتی دارد

بهارهای سرد موج میزنند

خاطراتش در اذهانم آشکار می‌شوند

نوایی میزنم

یک بار دگر

در خواب‌هایم می‌خندی

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد