جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

متن آهنگ پایانی انیمه‌‌ی Trinity Blood

 

 

 

 

 

متن آهنگ پایانی انیمه‌‌ی Trinity Blood

 

می‌دانم همیشه این طور نمی‌ماند

اما چه زیباست

چشم هایت، دست هایت و لبخند گرمت

اینها گنج من هستند

چه سخت است از یاد بردن آن

ای کاش راهی بود

سردرگم نباش

بازمی‌گردم و  می‌گشایم

بالهای شکسته ام را ... که هنوز آنقدری توان دارند تا اقیانوس را زیر پا بگذارم

بالهای شکسته ام ... تا کجا باید بروم شناور در باد

بالاتر و بالاتر در نور* بالهای شکسته ام*

آنقدری توان دارند تا اقیانوس را زیر پا بگذارم

بالهای شکسته ام ... تا کجا باید بروم شناور در باد

سرتاسر آسمان، به پرواز ادامه بده

این قطرات باران نیست که از آسمان می بارد

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد