ماجراهای سونیا (4)
یکی از بازیکن هایی که خود بازی میسازه، اسمش «Morgyn Ember» است.
یه فرد مذکر هست. ولی براش تنظیم شده که لباس زنانه بپوشه و قابلیت بارداری نداشته باشه.
جادوگر هم هست.
حالا من چی کار کردم.
الان رفتم تنظیمات بخش بارداری ش رو دستکاری کردم. که یعنی باردار بشه.
هاااا
اصلا هم عجیب نیست. کلی این مدلی بازی کرده بودم قبلا!
یوهاهاها.
بگذار سونیا دعوتش کنه بیاد خونه، یه نموره رمنس بشه، بعد می زنم Try Baby...
فقط این که الان دیگه واقعا بچه ها تصادفی میشن. الان سونیا هم جادوگر هست هم خون آشام.
و «Morgyn» جادوگر هست. پس بچه هایی هم باشن، به صورت تصادفی در میان.
نکته ی جالب این که می تونم کد پری دریایی هم بزنم، سونیا، پری دریایی هم بشه. ولی نمیخوام.
هر وقت این کار رو می کنم، بعد از چند وقت، گند میخوره به بازیکنی که ساختم.
برای همین کلا بی خیال پری دریایی شدم. قدرت های خاصی هم نداره.
ااااااااااااااااااااااااااا
گزینه ی مورد نظر فعال نشد. چقدر عجیب. من که دستکاری ش کرده بودم.
باید یه نفر دیگه پیدا کنم.
از اون بیست روز، یک روز گذشت.
گزینه ی Disable Household Needs Decay رو فعال کردم. تا وقتی فعال باشه، به هیچی نیاز نداره.
همه ی نیازهاش پُر میشن. و هیچ وقت خالی نمیشن. (گرسنه نمیشه، خوابش نمیاد و ...)
و با استفاده از Debug یه دریاچه گذاشتم توی زمینم، و گذاشتم سونیا ماهیگیری کنه.
البته فکر نکنی همین طوری توی آفتاب هست هااا، نه، یه سایبان بزرگ گذاشتم بالاسرش.
از اون بیست روز، دو روز گذشت.
ااااااا
الان دیدم اون سه قلوها از حالت نوزادی به حالت Child در اومدن. هاهاها.
شاید باید سر بروم خونه شون، بهشون سر بزنم. نه؟
خب نیازی نشد بروم خونه شون.
دعوت کردم سه قلوها با مامانشون بیاد. البته بازیکن من هم، مامانشون حساب میشه.
یه چند ساعتی هست که نکو گم شده.
تماس گرفتم با مرکز مربوطه. هر وقت پیدا بشه، میاد خونه.
هر وقت هم این طوری گم میشه و بعد بر میگرده، همیشه کثیف و خاکی هست.
اه اه اه
اااااا
نکو جونم برگشت.
برم دست نوازش بکشم بر سرش!
از کلوب نزدیک به 4 هزار امتیاز جمع شده بود. همه ش رو خرج کردم.
یه گزینه ی جالب دیدم، بگذار طرح رفاقت با این بریزم. ااااااااا. یادم نبود، اول باید بروم دستکاریش کنم.
اسمش «Wolfgang Munch» است و یکی از کاراکترهای ساخته شده توسط بازی.
اااااااااا
حالا فهمیدم چرا گزینه ی Try Baby واسه Morgyn فعال نشده بود. موقع دستکاری، زده بودم حالت طبیعی.
در صورتی که باید میگذاشتم "Become Pregnant"... عجب حواس جمعی دارم من.
دوباره باید امتحان کنم. یوهاهاها.
ناگفته نماند الان Wolfgang رو هم دستکاری کردم. به زودی سراغ ایشون هم می روم. یعنی سونیا میره.
یوهاهاهاها. Morgyn رو دعوت کرد، عملیات زد، با کدها زدم سه قلو، هفته ی آخر.
سونیا به زودی سه تا بچه ی دیگه هم خواهد داشت.
یادمه چند وقت پیشا همچین حرکتی زده بودم، برای یه بازیکن دیگه، نزدیک 40 تا بچه داشت.
دیگه کم کم خسته شدم، حذفش کردم.
و New Game زدم، همه چی از اول. این طوری انگاری تازه وارد سیمز شد.
هر چند وقت یه بار که از بازیکن های فعلی خسته میشم، همچین کاری می کنم.
خب وقتشه بروم سراغ Wolfgang. اول باید با کدها، رابطه ی دوستی و عشقولی رو بیارم روی 50 بگذارم.
بعدش دعوتش کنم و ... یوهاهاها
الان Morgyn تماس گرفت، گفت سه قلوها به دنیا اومدن و پسر هستن.
روز چهارم هم گذشت...
یوهاهاها، Lilith رو دعوت کردم. دوباره عملیات... این دفعه بچه ها دوقلو هستن.
الان Wolfgang تماس گرفت، بچه ها به دنیا اومدن، دو تا دختر، یه پسر!
در حال حاضر بازیکن محترم من، مادر (= پدر) 9 تا بچه است! اوففف!
روز پنجم گذشت...
میشه گفت دیگه خسته شدم. برای الان دیگه بازی کردن کافی هست.