ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در امتداد خیابانی که انتهایش به تو میرسید
بست و دو اردیبهشت
ساعت دو بعد از ظهر
و من ...
در امتداد خیابانی که انتهایش به تو میرسید
و آن لحظههای غریب ...
ثانیهها میگذشتند
- نه – انگار میدویدند
- آنقدر سریع که حتی رد پایشان هم گم شده بود –
و از آن به بعد جغدهای شوم تنهایی صدایم را به یغما بردند
و دستانی یخ زده نگاهم را دریدند
از آن به بعد غرورها و تکبرها مغزم را مچاله کردند
و افکارم را به صلیب کشیدند
و از آن به بعد زندگیم فقط به وسعت ذرهای شده است
که در ته یک فنجان قهوه رسوب میکند
نام مجوعه شعر: صدای پای سکوتت چقدر غمگین است
شاعر: اشرف اسماعیلی باغسنگانی «ترانه»
#شعر #صدای_پای_سکوتت_چقدر_غمگین_است #اشرف_اسماعیلی_باغسنگانی