یک نوازش بی دریغ
دستهایم را به مهتاب بسپار!
نمیخواهم در آخرین گامهایتان از تب یک نوازش بی دریغ
محروم بمانند
وقتی من
در انجماد نگاهش میسوزم
و او
در التهاب نگاهم یخ میزند
«فرصتی برای تازه شدن نیست»
دستهایم را به مهتاب بسپار!
به سقط آرزوها رسیدهایم
«تا مرگ فاصلهای نیست!»
نام مجوعه شعر: صدای پای سکوتت چقدر غمگین است
شاعر: اشرف اسماعیلی باغسنگانی «ترانه»
#شعر #صدای_پای_سکوتت_چقدر_غمگین_است #اشرف_اسماعیلی_باغسنگانی