جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

گمنام بمیرم

 

 

 

گمنام بمیرم

 

کاری مکن ای دوست که در مرحله‌ی عشق

رسوای غمت باشم و گمنام بمیرم

 

ـ کریم فکور ـ

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد