جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

دزد نگرفته

 

 

 

 

 

دزد نگرفته

 

هر کس از خزانه برد چیزی

گفتند مبر که این گناهست

تعقیب نمودند و گرفتند

دزد نگرفته پادشاهست

 

شاعر: ایرج میرزا

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد