ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سیب هم بهانه بود
سیب هم بهانه بود
تا غفلت مادرم حوا را
روی پر فروشترین کتابهای سال جار بزنند
و کنار نام کوچک من
- اقلیمای سیاه بخت –
با خطی درشت بنویسند
- «کاش هیچ گاه عاشق نمیشدی»
چقدر آزارم میدهد
وحشت بازوان سنگی آن مرد
- که روزی برادرم بود –
و چقدر میترسم
از آن مصیبت عظیم که آدم راه سیاه پوش کرد
- آی، ای شما که فرشتگانید!
آیا تا به حال عشقی به آن عظمت دیدهاید
که این گونه به خاک بیفتد؟
آیا تا به حال حجم سالخوردهی عشقی سیاه پوش را
روی پلکهای خستهی خود احساس کردهاید؟
وجدانم تیر میکشد ...
وقتی خاطرات رنگ و رو رفتهی ده قرن آوارگی
از شقیقههای پدرم فوران میکند
و مادرم هر لحظه – یک قرن – پیر میشود
چقدر میسوزد ...
- پلکهایم را میگویم –
باید
برای اشتیاق آن همه زیبایی
فاتحهای بخوانم
و گیسوان بلند کودکیام را
- با روبانی مشکی –
به سرنوشت تلخ عشق سالخوردهام
گره بزنم
- «کاش هیچ گاه عاشق نمیشدم»
* به خواهرم اقلیما
نام مجوعه شعر: صدای پای سکوتت چقدر غمگین است
شاعر: اشرف اسماعیلی باغسنگانی «ترانه»
#شعر #صدای_پای_سکوتت_چقدر_غمگین_است #اشرف_اسماعیلی_باغسنگانی