جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

توضیحات من درباره‌ی انیمه‌ی Renai Boukun

 

 

* پست قدیمی

 

https://youtu.be/YnJpidoZHm0

 

توضیحات من درباره‌ی انیمه‌ی Renai Boukun

 

یه وقت به این پسره‌ی بی خاصیت (آینو سیجی) بد نگذره؟ 

کوفتش بشه!

این همه جیگر طلا ریختن دورش!

اه اه اه

آدم حرص می‌خوره.

چه کاری است خب!

بحث حسودی نیست‌هاااااا! ولی خب این سیجی کوفتی چی داره که دخترها دورش جمع میشن.

اه اه اه

آکانه چان! خیلی باحالی!

قسمت سوم رو هم دیدم!

بگذار این طوری بگم، سیجی کون، رسما بمیری!

مردک بی ریخت! واسه چی آکانه چشمش دنبال تو است؟

هان؟

من نمی‌خواهم! آکانه خیلی جیگرطلاس! و خیلی از سر سیجی زیاد است.

قسمت آخر رو هم دیدم.

جدی جدی می‌خوام سر به تن ِ این سیجی نباشه!

کوفتش بشه الهی!

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد