سلام.
تیتر تابلو است دیگه... دوباره اوضاع فیزیکی داغونی دارم.
بگذار از اول تعریف کنم.
شنبه یی که گذشت، تا ساعت 3 خورده یی بامداد پشت سیستم بودم.
ساعت 4 صبح رفتم بخوابم. تا 10:30 خواب و بیدار بودم.
بعدازظهر هم رفتم کتابخانه. برگشتن پیاده برگشتم.
ولی متأسفانه به خاطر کتونی خیلی بدی که دارم، کف پاهام خیلی درد می کرد.
اصلاً انگار کف پاهام روی زمین بود نه این که کتونی!
با درد رسیدم خونه. بعدش درد کمر به پایین شروع شد...
به قدری داغون، شدید، اعصاب خوردکن...
فقط تونستم تا 12 بامداد پشت سیستم بمونم.
ساعت 1 بامداد هم رفتم بخوابم. ولی هنوز نخوابیدم...
نخوابیدم دیگه... هنوز هم نخوابیدم...
ساعت 10 صبح از جام بلند شدم. به خاطر درد کمر کلافه بودم.
اومدم سیستم، فقط ده دقیقه تونستم بنشیم. خاموش کردم.
کف اتاق دراز کشیدم.
ناهار هم نتونستم بخورم. چون نمی تونستم روی صندلی بنشینم.
کلافه بودم. درد داشتم و دارم.
از اون ور، سرفه هم می کنم. بقیه خانواده مریض شدن، سرما خوردگی شدید.
من هم گرفتم.
اینا فکر می کنن حال داغون من به خاطر سرما خوردگی است.
در مورد درد کمر نمی دونن.
مادر محترمه حالش بود. عصر رفتیم دکتر. براش سرم و آمپول و کلی قرص و دارو.
برای من هم یه عالمه آمپول و قرص و شربت...
گفت گلوت متورم شده و قرمز است.
سه تا آمپول رو برام زدن. بقیه ش هم فردا.
به خاطر درد کمر، کلافه بودم و هستم. توی مطب ذره ای آروم و قرار نداشتم.
شلوغ هم بود.
یه عالمه بودن که سرما خوردگی شدید...
بیشترشون هم باید سرم می زدن. بخش تزریقات شلوغ تر.
نمیدونم چند دقیقه بتونم پشت سیستم بمونم.
قرص و شربت 8 ساعته دارم، مرحله اول رو خوردم.
ساعت گوشی کوک کردم برای صبح که پاشم مرحله دو بخورم.
همه ی تنم داغ است.
هی سردم میشه، هی گرمم میشه.
ولی تب ندارم.
مشکل از درون است.
گُر گرفتگی داخلی... که بیرون هم اثر می گذاره.
فقط بگم که دوباره کلکسیون بیماری شدم...