ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در سال جدید، تا اینجا، فقط یک بار از خانه رفتم بیرون. (پنجشنبه قبل)
البته بیرون هم نه، دم درب پارکینگ سوار ماشین شدم، جلو خونهی پری اینا پیاده شدم. هم افطاری هم عید دیدنی.
همینطوری هم برگشتم. پس عملاً هیچ بیرونی نرفتم.
تازه، تا قبل از این افطاری هم، حتی توی راه پله ساختمان هم نرفته بودم. کجای کاری!
دیروز هم باید میرفتم کتابخانه، کتابهای نخوانده رو پس بدهم. ولی به خاطر بیماری نرفتم، زنگ زدم تمدید کردم.
تازه، دلم میخواست بخونم.
از شش تا کتابی که این سری گرفتم (با دو تا کارت)، دو تا رو خوندم. دو تا دیگه رو هم باید میخوندم.
ولی نشده. احتمالاً دوباره زمانش بشه، نخوانده پس بدهم.