آهنگ پایانی قسمت 12 – انیمهی Death Parad
نمیخوام بهش برسم
و برای همینه که اونا وجود دارن.
دیگه تقریباً تموم شده؟
دوم:
نمیتونم راه رو ببینم
قاضیها نمیتونن تجربهی مرگ داشته باشن،
برای رفتن
وگرنه اینجوری زیادی به انسانها نزدیک میشن.
خیلی احساس تنهایی میکنم
سوم:
قاضیها نمیتونن احساسات داشته باشن،
خونم روی زمین ریخته
برای اینکه اونا صرفاً عروسکهای خیمه شب بازی هستن.
هیچ جور نمیتونم اینو ببخشم
چهارم:
قاضیها ممکنه نتونن با زندگی کنار بیان...
که اگه بیان، نابودشون میکنه.
اینجا کجاست؟
خواهش میکنم بفرمایید.
به کوئیندکیم خوش اومدین.
غرق حقیقت شدن
تابعیت از قوانین رو بنداز دور و بچسب به درخشش فردیت
خودتُ نگران اینکه چه اتفاقی برای خطهای در حال محو شدن میوفته نکن
و این آهنگ رو با تمام وجودت حس کن
میان آسمان برقص
هنوز کارمون تموم نشده، پس بزار روزها یکی بعد از دیگری سپری بشن
میان آسمان برقص
میخوایم این شهر رو بدجوری خرد کنیم، پس پا به صحنه بزار
دستاتون رو ببرید همگی
کنید بالهاتون رو باز
داریم پرواز میکنیم، پس
از خودم میپرسم چه جور سعادتی نصیب تو میشه
بگذار همینجور که از این دنیا سبقت میگیریم، این اتفاق بیوفته
همگی دستاتون رو ببرید بالا
(برو پروانه، برو، برو پروانه)
حالا داریم پرواز میکنیم، پس بیشتر از اینا پرواز کن
مطمئنم تو همون چیزی میشی که میخوای
پس دنبال این میگردیم که تو کی هستی
(پرواز کن، پرواز کن)
اما در عمق اون خاطرات گمشده ات
چیزی هست که میتونه از پس دروغ رو ببینه