جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

دل




دلم را دیریست سپرده‌ام به باد

شاید بیابم او را بار دگر...

اما باد

دلم را برده است به ناکجا آبادی که

خسته از گردباد است و همیشه بارانی...


شاعر: ؟؟؟


#شعر




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد