من سکته کردم از ترس

خب در طی این یک سال اخیر، غرغرهای من رو در مورد درد مچ دست چپ خوندین.

بالاخره خاندان دکتر ارتوپد وقت گرفتن. امروز باید می‌رفتیم.

اومدم به دکتر گفتم این حرکت و حرکت رو انجام می‌دهم درد می‌گیره.

می‌خواستم بقیه‌ش رو بگم، یه هویی با انگشت یک قسمتی رو از مچ رو فشار داد. من هم گفتم آخ!! درد گرفت.

گفت کیست داره. باید MRI بری. جوابش رو بیاری.

برام MRI نوشته. حالا باید یه جا نزدیک پیدا کنیم که برویم.

حالا مشکل اصلی شروع میشه.

اطلاعات پزشکی من در حد یک بچه‌ی شش ساله است.

اصلاً این MRI چی است؟ من باید چی کار انجام بدهم؟ 

این دستگاه است که باید دراز بکشی میره توی تونل؟

شخص بیمار دقیقاً باید چه کارهایی انجام بده؟ تعویض لباس؟ لخت شدن؟ یا... 

در کل من هیچی نمی‌دونم و دارم از ترس می‌میرم...

واقعاً انتظار نداری که من جلو خانواده به دکتر بگم کمرم چند سال است مشکل داره یا زانوی پای چپ مشکل داره؟

نه خدایی!

فقط و فقط همون مچ دست چپ! پایان.