جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

کنار تو بغضی شکسته بود




هر‌جا بهار بود

پُر‌ از تو بود

هر‌ جا پاییز،

کنار تو بغضی شکسته بود...


مگر تو چند فصلی

چه‌ قدری که‌ این همه، تمام روزهای جهان را...

گرفته ای؟!

تمام فصل‌های ناب سطر‌هایِ ناز را...

انگار تو از خیال هم،

بزرگتری... 


- افشین صالحی -


#شعر #افشین_صالحی



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد