ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
« نگاهی در سکوت! »
خداوندا! به دلهای شکسته -
به محرومان در غربت نشسته -
به آن عشقی که از نام تو خیزد -
بدان خونی که در راه تو ریزد -
به مسکینان از هستی رمیده –
به غمگینان خواب از سر پریده -
به مردانی که در سختی خموشند -
برای زندگی جان میفروشند -
همه کاشانهشان خالی از قوت است
سخنهاشان نگاهی در سکوت است -
به طفلانی که نانآور ندارند -
سر حسرت به بالین میگذارند -
به آن "درمانده زن" کز فقر جانکاه -
نهد فرزند خود را بر سر راه -
به آن کودک که ناکام است کامش -
ز پا میافکند بوی طعامش -
به آن جمعی که از سرما به جانند
ز "آه" جمع ، "گرما" میستانند -
به آن بیکس که با جان در نبرد است
غذایش اشک گرم و آه سرد است -
به آن بیمادر از ضعف خفته -
سخن از مهر مادر ناشنفته
به آن دختر که نادیدی گناهش
عبادت خفته در شرم نگاهش -
به آن چشمی که از غم گریه خیزد است
به بیماری که با جان در ستیز است -
به دامانی که از هر عیب پاک است
به هر کس از گناهان شرمناک است -
دلم را از گناهان ایمنی بخش
به نور معرفتها روشنی بخش .
ـ مهدی سهیلی ـ
#شعر #مهدی_سهیلی