جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

لبخند چشم تو



لبخند چشم تو



تنها دلیل من که خدا هست و،

این جهان

زیباست،

وین حیات عزیز و گرانبهاست؛

لبخند ِ چشم توست!

هر چند با تبسم شیرینت،

آن چنان

ز خویش می روم،

که نمی بینمش درست!


*


لبخند چشم تو

در چشم من، وجود خدا را

آواز می دهد.



در جسم من، تمامی روح حیات را

پرواز می دهد



جان مرا، - که دوریت از من گرفته است –

شیرین و خوش،

دوباره به من باز می دهد.


- فریدون مشیری -

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد