جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

غروب نا بهنگام




چو ماه از کام ظلمت‌ها دمیدی.

جهانی عشق در من آفریدی.

دریغا، با غروب نابهنگام،

مرا در دام ظلمت‌ها کشیدی.


- فریدون مشیری -


#شعر #فریدون_مشیری



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد