جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

کوی خرابات






در کوی خرابات جمالش نظر افکند 

شور و شغبی از در خمّار بر آمد


- عراقی همدانی -

#شعر #عراقی_همدانی




نظرات 1 + ارسال نظر
سید حمید بروهان دوشنبه 21 آبان 1403 ساعت 00:47 http://salhayebibahar.ir

فتنه‌ای انگیخت شوری درفکند

در سرا و شهر ما چون پا نهاد

مشاعره:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ... واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد