جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

خسته





خسته عراقی آن تست، دور مکن ز درگهش

تا نرود فغان‌کنان از تو به هر ولایتی


- عراقی همدانی -

#شعر #عراقی_همدانی




شکایت




گرچه بمیرم از غمت هم نکنی به من نظر

ور همه جون کنی دلم، هم نکنم شکایتی


- عراقی همدانی -

#شعر #عراقی_همدانی




خروش




ناخورده شراب می‌خروشیم

بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم


از بی‌خبری خبر نداریم

پس بیهده ما چه می‌خروشیم؟


- عراقی همدانی -

#شعر #عراقی_همدانی





فرصت





اگر فرصت دهد، جانا، فراقت روزکی چندم

زمانی با تو بنشینم، دمی در روی تو خندم


- عراقی همدانی -

#شعر #عراقی_همدانی