جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جام لب او




یک جرعه ز جام لب او می زده‌ای یافت

سرمست و خرامان به سرِ دار بر آمد


- عراقی همدانی -

#شعر #عراقی_همدانی



نظرات 1 + ارسال نظر
سید حمید بروهان سه‌شنبه 22 آبان 1403 ساعت 01:28 http://salhayebibahar.ir

هر که خورد از جام عشقت قطره‌ای

تا قیامت مست و حیران خوشترست

مشاعره:
تو کز محنت دیگران بی غمی ... نشاید که نامنت دهند آدمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد