من، که شب صدای بال ماهتاب را،
بانگ پر گشودن شهاب را،
من که شب، صدای پای خواب را؛
روشن و روان،
- به گوش جان -
شنیده ام؛
روزها و روزها
با همه گرسنگی و تشنگی
نشنوم چرا
این همه شکایت، این همه ملال
این همه فغان برای نان و آب را؟
شادی ِ تو،
ای سرشت و سر نوشت!
ای روان ِ ره شناس!
شادی ِ تو،
با سپاس!
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون_مشیری