جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

باغ مخفی - اف.هاجسن - برنت

 

 

 

 

 

باغ مخفی - اف.هاجسن - برنت

 

نام کتاب: باغ مخفی

نام اصلی کتاب: The Secret Garden

نویسنده: اف.هاجسن – برنت (F.Hodgson-Burnett)

مترجم: نوشین ریشهری

ناشر: انتشارات سروش

نوبت چاپ: چاپ اول - 1372

تعداد صفحات: 203 صفحه

+ خرید اینترنتی کتاب: لینک // لینک

+ اطلاعات بیشتر: لینک // لینک // لینک

 

 

 

 

 

داستان (منبع)

باغ مخفی داستان دخترکی است به نام مری. مری را هیچ کس نمی خواست و دوست نداشت. بعد از مرگ والدین و دایه اش، او را از هند به انگلستان آوردند تا در خانة عمویش زندگی کند؛ خانه ای غمگین و ساکت. روزی هنگام پرسه زدن در باغ، به دیوارهای بلندی برمی خورد که گویی هیچ راهی برای ورود به آنجا نیست. کسی به باغ پشت دیوارها دسترسی ندارد، امّا اینکه مری چگونه می تواند داخل باغ اسرار آمیز شود و چه اتفاقی برایش می افتد، نوعی تردستی یا جادو یا شاید معجزه است. معجزه ای که هنوز هم دارد اتفاق می افتد. سال ها از نوشتن این کتاب می گذرد. کودکانی که آن را خوانده اند شاید دیگر مادربزرگ و پدربزرگ شده اند، اما این داستان معجزه هرگز تمام نشده است. مراقب این کتاب باشید! شاید حتی وقتی بزرگ تر شدید، دوباره از خواندنش لذّت ببرید ...

 

 

 

خلاصه داستان

مری لناکس به میسلت ویت فرستاده شد تا با عمویش زندگی کند.

همه عقیده داشتند که او سرکش ترین بچه ای است که تاکنون دیده اند و این حقیقت داشت.

او دارای صورتی کشیده و کوجک، اندامی لاغر، موهایی کم پشت و روشن و حالتی تلخ در چهره بود.

بعد از تولدش در هند، وی را به دایه سپرده بودند و پدر و مادرش با او کاری نداشتند.

حالا که به انگلیس آمده بود، باید تنهایی کارهای خودش را انجام می داد.

تا به امروز، حتی لباس پوشیدن بلد نبود.

این خدمتکاران بودند که به وی لباس می پوشاندند.

حالا در میسلت ویت، ماری تغییر می کند.

کنجکاوی در مورد باغی که ده سال است قفل شده، و هیچ کس اجازه ورود نداره.

صد اتاق در خانه یی به این بزرگی، که او فقط اجازه داشت در بعضی از این اتاق ها برود.

کشف راز در مورد باغ مخفی.

آشنایی با دیکون، رام کننده ی حیوانات.

پیدا کردن یک پسر بیمار در خانه.

زندگی مری در اینجا دگرگون شده است...