جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

استخوان های دوست داشتنی - الیس سِبالد

 

 

 

 

 

استخوان های دوست داشتنی - الیس سِبالد

 

 

نام کتاب: استخوان های دوست داشتنی

نام اصلی کتاب:  Lovely Bones

نویسنده: الیس سِبالد (Alice Sebold)

مترجم: فریدون قاضی نژاد

ناشر: نشر روزگار

نوبت چاپ: چاپ چهارم - 1384

تعداد صفحات: 495 صفحه

+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت

+ لینک دانلود کتاب – ترجمه فارسی

+ لینک دانلود کتاب صوتی – ترجمه فارسی

+ لینک دانلود کتاب – نسخه انگلیسی

+ لینک دانلود کتاب – نسخه انگلیسی

+ لینک دانلود کتاب – نسخه انگلیسی

 

پشت جلد

... چهارده ساله بودم که در ششم دسامبر 1973 به قتل رسیدم.

بیش تر عکس های دختران گم شده در روزنامه های دهه ی هفتاد شبیه من بودند، دخترانی سفید رو با موهایی به رنگ قهوه ای کدر ...

توضیح

پرفروش ترین کتاب سال 2002 آمریکا

 

بخشی از کتاب (منبع)

قاتل من مرد همسایه‌ی ما بود. مادرم گل‌هایی را که او در حاشیه‌ی باغچه‌اش کاشته بود دوست داشت و پدرم یک بار با او درباره‌ی نوع کودی که به گیاهانش می‌داد صحبت کرده بود. قاتل من اعتقادات قدیمی داشت و می‌گفت پوسته‌ی تخم‌مرغ و تفاله‌ی قهوه به زمین قوت می‌بخشد؛ می‌گفت مادرش هم اینطوری زمینش را بارور می‌کرده است. پدرم تبسم‌کنان به خانه بازگشت، او را مسخره می‌کرد و می‌گفت ممکن است باغ وی زیبا به نظر برسد اما به محض آنکه یک موج گرما به زمین بخورد، بوی گندش درمی‌آید و به آسمان می‌رسد. اما در ۶ دسامبر ۱۹۷۳ برف می‌بارید و من که از مدرسه به خانه بازمی‌گشتم تصمیم گرفتم برای زودتر رسیدن میانبر بزنم و از مزرعه‌ی ذرت عبور کنم. هوا نسبتا تاریک بود؛ زیرا زمستان بود و روزها کوتاه‌تر شده بود

 

 

خلاصه داستان (منبع)

زمان: ۱۹۸۴-۱۹۷۳ میلادی

مکان: ایالات متحده آمریکا (ایالت پنسیلوانیا)

سوزی سالمون”، دختر ۱۴ ساله‌ی زیبا و شادی است که با پدرش “جک”، مادرش “اَبیگِیل”، خواهرش “لیندزی” و برادر کوچکترش “باکلی” در یکی از مناطق حومه ایالت پنسیلوانیا زندگی می‌کند. غروب روز ۶ دسامبر ۱۹۷۳ در حالی که برف می بارید، سوزی از راه میان بر همیشگی از میان مزرعه ذرت، از مدرسه به خانه باز می گشت که آن اتفاق شوم می افتد. سوزی به بهانه دیدن یک مخفیگاه زیرزمینی، توسط همسایه شان “جرج هاروی” که یک قاتل زنجیره ایِ سنگدل است ربوده شده، مورد تجاوز قرار گرفته و به قتل می رسد

 

درباره کتاب (منبع)

این کتاب یکی از خاص های حوزه ی ادبیات می باشد و در سالهای اخیر کتابخوانان ِ بسیاری را مجذوب خود کرده . (Lovely Bones) داستانی متفاوت است. وجه تمایز اصلی آن، قهرمان داستان است که یک شخص مرده است! و شما در همان خط دوم داستان با این مسئله آشنا می شوید!!

اینجور سنت شکنی ها معمولاً برای نویسنده آن خوش اقبال نیست. اما اینبار با توجه به تعریف و تمجیدهای که از این کتاب شنیدم و اینکه برای چند هفته متوالی کتاب پر فروش آمریکا محسوب شده است، خود نشان می دهد که نویسنده موفق شده است.

یکی از دلایل موفقیت این کتاب را می توان در لحن آن پیدا کرد. قهرمان داستان یک دختر 14 ساله است که به قتل می رسد. او در بهشت خود نظاره گر برخورد خانواده و دوستان خود با این موضوع است. در طی گذشت سال ها ، افراد خانواده بزرگ می شوند اما لحن راوی داستان هنوز همان لحن شیرین و همراه با شیطنت دختر 14 ساله باقی می ماند و همین لحن است که داستان را شیرین می کند هر چند به ماجرائی وحشتناک پرداخته است.

اگر دنبال یک داستان عاشقانه می گردید، اگر دنبال یک داستان پلیسی می گردید، این کتاب ممکن است برایتان جذاب باشد. اما قول نمی دهم کاملاً مطابق سلیقه تان باشد! معجون متفاوتی است که این نوع مزه ها را هم در خود دارد.

اما به قول «مایک چابن» نویسنده و منتقد ادبی این کتاب: «یکی از عجیب ترین تجربه هایی است که به عنوان خواننده، در مدتی طولانی داشته ام و نیز یکی از به یادماندنی ترین آن ها، به طرز دردناکی سرگرم کننده، به طرز نشاط آوری خشن و فوق العاده اندوه اور است، کاری بزرگ در ساخت خیالپردازانه و نشانه ای بارز از قدرت شفابخش اندوه ….»