جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

کبوترها و بازها – گراتزیا دلددا

 

 

 

 

 

 

کبوترها و بازها – گراتزیا دلددا

 

 

نام کتاب: کبوترها و بازها

نام اصلی کتاب: Colombi e Sparvieri

نویسنده: گراتزیا دلددا (Grazia Deledda)

مترجم: بهمن فرزانه

ناشر: نشر ثالث

نوبت چاپ: چاپ اول – 1388

تعداد صفحات: 340 صفحه

+ خرید اینترنتی کتاب: سایت // سایت // سایت

+ اطلاعات بیشتر در مورد کتاب: لینک // لینک

 

خلاصه داستان و توضیح (منبع)

اینم یکی دیگه از رمان های خانم دلددا نویسنده محبوب من هست که بیشتر آثار ترجمه شده از ایشون را تا به حال معرفی کردم.

داستان در مورد پسرکی به نام یورجی است که با دختری به نام کولومبا نامزد می باشد. همه در دهکده می دانند که پدربزرگ کولومبا کوزه ای پر از طلا دارد، روزی این کوزه گم می شود و پدربزرگ می گوید که شاید یورجی آن را دزدیده است. این موضوع سبب کدورت بین دو نامزد شده و بین آنها جدایی می افکند. غرور هیچ یک به آنها اجازه پیش قدم شدن نمی دهد و پسرک به بستر بیماری می افتد ...

مانند بیشتر داستان های دلددا همان فضای غمگین و ساده روستایی و داستان هایی با زمینه روان شناسی رفتار افراد. خوشم اومد. خوب بود. رفتارها را مثل همیشه خیلی خوب دراورده بود ، پایانی زیبا و رئال داشت و کلا روان بود دیگه.

 

قسمت های زیبایی از کتاب (منبع)

هیچ کس نمی تواند بگوید در عمرش مرتکب گناهی نشده است! این را بر زبان آوردن، خودش گناه محسوب می شود. انگار به خداوند عصیان کرده باشی.

عشق و محبت را فقط می تاون از طریق عشق و محبت به دست اورد.

زمان، از هر قاضی ای بهتر قضاوت می کند. صبر و تحمل و شجاعت تنها شاهدانی هستند که رشوه نمی گیرند.

یک مرده ممکن است رستاخیز کند، اما عشقی که با نفرت خاموش شده است، دیگر زنده نمی شود.

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد