جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

واژه چه می‌خواهد؟

 

 

واژه چه می‌خواهد؟

 

آن واژه که بر کاغذ نوشته درآمد

باقی نیست

آن واژه باید چون تندباری بر زمین ببارد

ادامه یابد

زندگی کند.

 

به هیچ روی مهم نیست که ستایش

بر لبه فنجانی بریزد

اگر کلمات، روشنایی شوقی در شراب باشند.

 

این واژه دیگرباره هجاهای گنگ نمی‌طلبد

صخره دریایی چه چیز را تداعی خواهد کرد؟

یک خیابان واهی را.

 

واژه هیچ نمی‌خواهد

جز آنکه کسی برای تو آن را بنویسد

و اکنون، گرچه این عشق مسکوتش می‌گذارد

لیک بعد ها

     بهار، تلفظش خواهد کرد.

 

#شعر #پابلو_نرودا #ابدیت_یک_بوسه

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد