جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

گیسوانت تار به تار



از لحظه ای که با شب هم بستر شدم

از میان تمامی‌ستارگان

چشمان تو را

تنها چشمان تو را برگزیدم

و از تمامی‌رودخانه ها

اشکت را.


از تمامی‌امواج

یکی

تنها یکی:

موج تفکیک ناپذیر اندام تو را.


گیسوانت

تار به تار

مو به مو از آن من ِ باد

و از تمامی‌سرزمین ها

تنها قلب وحشی تو

موطنم.



#شعر #پابلو_نرودا #ابدیت_یک_بوسه




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد