ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
جستجو
عشق را ببین که جزایرش را میپیماید
از غم به غم.
ریشه خویش میکاود با دست
و آبیاری میکندش با اشک
و هیچ کس، این فراگرد روحانی را
به درک نمینشیند.
من و تو
به جستجوی دره ای سبز و دست ناخورده
چون جستجوی سیاره ای دیگریم
جایی که نمک، گیسوانت را لمس نتواند کرد
جایی که اندوه
به بلوغ در نتواند رسید
و جایی که نان، زیستن میداند
تا بیات و پیر نشود.
ما در هوای لانه ای
ساخته با دست های خویش بودیم
در چشم اندازی از بافته های برگ
بی که با سخنرانی هاشان آزارمان کنند
اما، دریغا دریغ که عشق
آن چنان نبود
دریغا که عشق شهری دیوانه بود
با جمعیتی از مردمیکه
ایوان های خود را سپید نگاه میداشتند.
#شعر #پابلو_نرودا #ابدیت_یک_بوسه