جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

بوی زمستان


بوی زمستان


خیس از باران آگوست

جاده می‌درخشد

چونان براده ای از ظهر کاملی

و همچون تلالو سیبی

از میان میوه های پاییزی.


آسمان مه آلود شیلی

با رویا ها و هیاهو و ارتعاش اقیانوس

زیبا می‌شود.


و برگ ها

زمستان اعقاب خود را

پنهان می‌کنند.



#شعر #پابلو_نرودا #ابدیت_یک_بوسه


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد