جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

به نام عشق


به نام عشق


نه دوباره ای دارم

نه همیشه ای

مردی فقیر در اشتیاق دوست داشتن

نمی‌دانم کیستی اما

دوستت دارم.


من "هرگز" ندارم

زان رو که متفاوت بوده ام

و به نام "عشق همیشه در تغییر"

اعلام خلوص می‌کنم.


دوستت دارم

و خوشبختی را به روی لب های تو می‌بوسم.

اکنون، بیا هیزم جمع کنیم

و آتش را در کوهستان

به نظاره بنشینیم.




#شعر #پابلو_نرودا #ابدیت_یک_بوسه



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد