ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نان برای همه
از سفر باز میگردم
که صدایت آوایم میکند
بازمیگردم به سوی دستانت
که روی گیتار میرقصد.
باز میگردم به سوی آتشی
که پاییز را با بوسه هایش گسیخته میکند
و به سوی شبی
که آسمان را احاطه میکند در آغوش خویش.
نان برای همه
حکومت برای همه
این است آرمان من.
زمین را میخواهم
برای کارگران بی آینده
و در این آرزو که کاش
جز خون من و ترانه من
هیچ چیز نیاساید.
اما از عشق تو نمیتوانم دست بردارم
مگر با مرگ.
با گیتارت ترانه ماه آرام را ساز کن
تا ذهنم، در حالی که رویای تو را میبیند
لحظه ای بیارامد.
تمام بی خوابی ام در شب بلند زندگی از آن بود
تا جان پناهی بسازم
که در آن دست های تو
هنگام تماشای بامداد
پروازم دهند.
#شعر #پابلو_نرودا #ابدیت_یک_بوسه