جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

پرواز





امروز یکی باید پرواز کند

یکی از میان ما

اما، کجا؟


گام ها در عبورند تا مرز بی فایدگی

گام هایی که هرگز به کار مسافری نخواهد آمد.


امروز یکی باید پرواز کند

چونان عقابی که بر حلقه زهل

و آنگاه، سازی جدید باید ساخت.


کفش ها و معابر، دیگر جوابگوی ما نیستند

زمین، بیش از این برای سائلین، سودی نخواهد داشت

و تو باید، در جایی دیگر، سیاره ای دیگر ظاهر شوی.




#شعر #پابلو_نرودا #ابدیت_یک_بوسه



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد