http://s9.picofile.com/file/8322105342/Manga_Folder.png
اینا رو خوندم:
Thirsty for Love - Chapter 06 [END]
Tadoru Yubi - Chapter 06 [END]
Starlike Words - Chapter 06 [END]
Goshujin-sama to Kedama - Chapter 07.5 [END]
Hetalia-dj: Aru OtokonoHaiboku [OneShot-Yaoi]
Hana to Usagi - Chapter 05 [END]
Doushiyoumonai Renjo - Chapter 06.5 [END]
Junjou Shounen - Chapter 06.5 [END]
Sado no Otoko o Otosu Houhou - Chapter 05.5 [END]
Shousetsuka no Shitsukekata - Chapter 08 [END]
Kawaii Obaka-kun - Chapter 06.5 [END]
Koishite Daddy - Chapter 06 [END]
Kousoku Syndrome - Chapter 05.5 [END]
Mayonaka no Oyatsu - Chapter 04 [END]
Motoyan Papa to Hitsuji Sensei - Chapter 08.5 [END]
Maki chan wa Kare to S_e_x Shitai - Chapter 06.5 [END]
* همهی مانگاهای فوق، یائویی (و شونن-آی) هستن که ترجمه فارسیشون رو از کانال یائویی-ورلد میتونین دانلود کنین.
http://s9.picofile.com/file/8322105034/Anime_All_Folder_2.png
اینا رو دیدم:
Gankutsuou – 24 EP
One Piece EP853 ~ EP873
Beck – EP10
Hokuto No Ken – EP34
Hungry Heart Wild Striker – EP11
Kyougoku Natsuhiko Kousetsu Hyaku Monogatari – EP6
Last Exile – EP2
Planetes – EP1
Samurai Gun – EP1
The Twelve Kingdoms – EP4
https://cdn.myanimelist.net/images/manga/3/109555.jpg
Smells Like Green Spirit
یه مانگا شونن-آی به اسم Smells Like Green Spirit خوندم.
تمام شده است.
ترجمه فارسی هم داره. (میشه از کانال یائویی-ورلد دانلود کرد)
14.6 چپتر است.
راستش خیلی غمناک بود، خیلی!
داستان در مورد پسری به اسم میشیما است.
به خاطر موهای بلند و بدن ظریفی که داره، بچهها خیلی اذیتش میکنن.
بهش قلدری میکنن. بهش تهمت میزنن و ...
همین بچهها یه روز برمیدارن با قیچی، موهای میشیما رو کوتاه میکنن.
همیشه هم کتکش میزنن.
میشیما جلوی بقیه هیچ کاری نمیکنه. هیچ عکس العملی هم نشون نمیده.
ولی توی خونه، علاقه داره که دخترونه باشه.
کلی هم وقت داره تا وقتی مادرش از سرکار بیاد خونه.
لباس دخترونه بپوشه، آرایش کنه و ...
یه بار که برای خرید بیرون رفته بوده، یه ماشین جلوش وایمیسته و فکر می کنن دختر است. برای همین میخوان به زور سوار ماشین ش بکنن.
در همین موقع یکی از همین پسرهایی که قلدری میکنه سر میرسه و نجاتش میده ...
اگه بخوام بیشتر بگم، اسپویل میشه.
ولی میشه گفت داستان خیلی غمناک است، خیلی دردآور است ...
اگه دوستان جنبه داشتن، بهشون پیشنهاد می کردم بدون پیش داوری این رو بخونن.
https://www.youtube.com/watch?v=P7RGwDDwlyM
Black Clover [Manga] - Chapter 162 ~ 191
مانگا شبدر سیاه از چپتر 162 تا 191 خوندم.
میشه گفت آنگوئینگ شدم.
داستان به جایی رسید که اِلفها بیشتر شوالیهها رو تسخیر کردن.
یونو تنهایی موفق شد خودش رو آزاد کنه.
آستا و اونایی که هنوز تسخیر نشدن، دارن مبارزه میکنن.
آستا به خاطر شمشیر و گریمور پنج برگی که داره، میتونه بقیه رو هم آزاد کنه.
بالاخره کاپیتان شیرها حالش خوب شد و برگشت.
چه ورود پر ابهتی هم داشت.
و بالاخره نوئل هم مورد تأیید برادر بزرگش قرار گرفت.
الان کاپیتان یامی و اون کاپیتان حشره ای رفتن تا با کله گنده ها مبارزه بکنن.
اونایی هم که رسیدن، قراره با آستا برن همونجا.
این که اِلفها موفق شدن شوالیهها رو تسخیر کنن، خیلی بد است.
هر کدوم این شوالیهها، خودشون قدرت جادویی داشتن.
اون وقت اِلفها این قدرت رو چند برابر کردن.
و بدتر این که چند تا کاپیتان هم گیر افتادن و قدرت شون نابود کننده شده.
بقیه باید یه فکری بکنن.
اوضاع خیلی به هم ریخته شده.
اون تیکه که یونو و آستا به دهکده رسیدن و خواهر روحانی رو نجات دادن!
اوفففف، ورودشون خیلی باحال بود!
هنوز هم میگم، چارمی خیلی جیگر است! من دوستش دارم.
البته کاپیتان یامی اول است، بعدش هم یونو!
https://youtu.be/kwjWBnWjWbc
توضیحات من درباره انیمهی Gankutsuou
قسمت اول رو دیدم.
گرافیک خیلی متفاوتی داره به نسبت انیمه های دیگه.
داستان هم در همین یک قسمت، مرموز بوده.
طبق خلاصه داستان های نوشته شده، داستان در مورد کنت مونت کریستو است.
من کتابش رو نخوندم. :D
قسمت دهم رو هم دیدم!!!!
ووووایییییییییی، تا اینجای کار که خیلی جالب بوده.
اصلا انتظار نداشتم.
کلی هیجان، استرس! اصلا قلب آدم میاد توو دهنش.
گرافیک متفاوت رو بگذاریم کنار، خیلی جذاب است.
هممم، قسمت 17 و 18 که بودم.
موقعی که آلبرت درخواست دوئل با کنت داد.
من انتظار داشتم که آلبرت پسرِ کنت بوده باشه.
ولی خیلی ضدحال خوردم.
و این که موقع دوئل، تابلو بود که اون دوستش (فرنز)، اون رو خواب کرده و جای اون رفته به دوئل و در نهایت کُشته شد.
دپرسناک بود هاااا.
ولی راستش، خیلی طرفدار کنت هستم!
هر چند همه چی از اولش، نقشه کنت بود برای انتقام.
ولی چرا آلبرت، پسرِ کنت نبود؟ ایشششششششششش.
جذابیت چند برابر میشد وقتی موقع دوئل، مامانِ آلبرت، جیغ جیغ میکرد که آلبرت، پسرِ کنت است. دوئل متوقف میشد.
وااایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
دقیقا تا اون لحظه صبر کردم که این اتفاق بیافته ... ولی نیافتاد.
بروم بقیه ش رو هم نگاه کنم.
قسمت 22 رو هم دیدم.
پدرِ آلبرت، همون که به کنت خیانت کرده بود، با کمک ارتش، کودتا کرده.
پاریس رو تصرف کرده! خودش رو رئیس جمهور نامیده.
ولی وقتی مرسدس (زنش، مادرِ آلبرت، عشقِ کنت) فهمید، گذشته رو فهمید.
این که چی جوری اونا به کنت خیانت کردن ...
تصمیم گرفت که پدرِ آلبرت رو ترک کنه. ولی اون بهش شلیک کرد.
آلبرت دیر رسید، ولی پدرش اون رو هم با تیر زد.
حالا می خواد با کنت سرشاخ بشه.
زیردستهای کنت به موقع به آلبرت رسیدن. احتمال داره زنده بمونه.
خب، تصمیم گرفتم که این انیمه رو نگه دارم.
هنوز دو قسمت دیگه مونده تماشا کنم.
قسمت 23 رو دیدم!
هی وای من!
وقتی ادموند دانته (کنت)، کشته شد، خیلی دپرس شدم.
ولی این که بالاخره پدرِ آلبرت به درک واصل شد، راضی هستم.
همهی اون چهار تا خائن نابود شدن. حقشون بود.
خب آلبرت تا اینجای کار زنده موند. به چشم خودش، مرگ کنت و پدرش رو دید.
ولی موفق شد با بقیه افراد کنت، شاهزاده خانم رو نجات بده.
قسمت آخر رو هم دیدم ...
به جز فرنز که مُرد، بقیه بچهها زنده موندن.
پنج سال گذشته ...
همه چی داره به روال عادی برمیگرده.
آخه مادرِ من!
آقا، نصفه شبی توی اتاق، دارم مانگا یائویی میخونم.
رفتم توو حس! اصلا رفتم توو مانتیور!
یه هویی درب اتاق باز شده.
مامان اومده میگه بیا گوشیم رو بزن به شارژ!
آخه مادرِ من، نصفه شبی! من در دنیای خودم!
نمیگی در وضعیت فیزیکی مناسبی نباشم!
نمیتونم همون موقع پاشم بیام گوشی بگیرم ازت که!
تازه اولش هم که متوجه نشدم اومدی اتاق!
یه اِهنی، یه اوهونی، یه پیشته یی!
خب اصلا شوکه میشه آدم.
خب آدم رفته توو حس!
http://s9.picofile.com/file/8322105034/Anime_All_Folder_2.png
اینا رو دیدم
این چند وقت، این انیمهها رو دیدم:
+ انیمه پنج قسمتی Afro Samurai رو دیدم. اصلا خوشم نیومد. یعنی میدونی، یه سیاه پوست رو به عنوان سامورایی اصلا قبول نداشتم. هر چقدر هم انیمه درجه خشونت خوب و بالایی داشت و خون و خون ریزی بود. ولی دوستش نداشتم.
+ فصل اول (13 قسمت) انیمه Gunslinger Girl رو دیدم. چقدر جالب بود. دخترها رو آموزش میدن برای قاتل حرفه ای شدن. هر کدوم یه مربی دارن. انواع مأموریت ها رو انجام میدن.
+ چهار قسمت اول از انیمه Beck رو دیدم. چون دانلود کردم کامل، باید تا آخر نگاه کنم. ولی راستش علاقه ندارم بهش. اصلا این مدل انیمه های مربوط به موسیقی جذاب نیستن برام.
+ از انیمه DearS، 9 قسمت دیدم. ایچی و مدرسه ای است. بد نیست. یه سری موجود فضایی اومدن. همه چی بلد هستن. همه شون خوشگل ... در طرح آشنایی با زمین، توی مدرسه رفتن. با یه خانواده زمینی زندگی کنن یه مدت و ...
+ از انیمه Ikkitousen، 7 قسمت دیدم. اکشن و مبارزه ای است. بین مدرسه ها مبارزه در میگیره. این مبارزه ها میشه گفت تا سرحد مرگ است. جالب است.
+ انیمه ورزشی Hungry Heart Wild Striker رو تا قسمت 9 دیدم. فوتبالی است. ها ها ها. راستش هر جوری حساب میکنم، فوتبالیست ها برام خیلی قابل قبول تر بود. تا این یکی که بیشتر واقعی است.
+ انیمه Kyougoku Natsuhiko Kousetsu Hyaku Monogatari، 4 قسمت اول رو دیدم. ماوراء طبیعی است. یه نویسنده ی داستان های ترسناک، داره داستان می نویسه. به طور اتفاقی در خیلی از مسائل ماوراء طبیعی گیر میافته. سرنوشت تیره ای داره.
+ انیمه 12 قسمتی Princess Princess رو دیدم. اینقده خوب بوددددددددددددددد. کلی خندیدم. یه مدرسه پسرونه، سه تا پرنسس برای روحیه دادن ...
+ انیمه The Twelve Kingdoms، 4 قسمت اول رو دیدم. چون نمی تونم زیرنویس ها رو هماهنگ کنم، دیدنش سخت است برام. سه تا بچه مدرسه یی زمان حال، میرن به دنیایی که یوکایی و اینا داره. باید اونجا دووم بیارن. مبارزه بکنن.
+ انیمه Boruto: Naruto Next Generations از قسمت 73 تا 94 دیدم. کلی حرف دارم بزنم. ولی حالش نیست. هر وقت حوصله م بود و یادم موند، پست جداگانه می زنم.
+ انیمه Banana Fish رو هم دیدم بالاخره. راضی بودم. کلی هم حرف برای این دارم. ولی حس ش نیست.
Black Clover – Chapter 150 ~ 161
مانگا Black Clover از چپتر 150 تا 161 خوندم. پس چرا چپترهای قبل از 150 یادم نیست؟ نکنه نخونده بودم؟ ولی یادداشت کرده بودم که. هیچ ذهنیتی ندارم از قبل این چپترها. آخرین موضوعی که یادم بود، این بود که پادشاه جادوگرها مُرده بود، کاپیتان طلوع طلایی رسما رفته بود جزء خورشید شب. یامی هم دیر رسیده بود.
اینا آخرین چیزهایی بود که یادم میاد. بعد که از 150 شروع کردم، انگار یه داستان دیگه بود. کلا همه تسخیر شده بودن و ... رسیدم به جایی که آستا رسید به لاک تا اون رو یه جورایی نجات بده.
اوضاع خیلی درهم است. باز خوب است هنوز یک سری هستن که تسخیر نشدن.
دلم برای کاپیتان یامی تنگ شد! چقده این بشر جیگر طلا است. من از این کاراکتر خیلی خوشم میاد.
البته یونو هم جای خود داره. و همین طور چارمی.
آخی آخی ...
Black Clover – EP56 ~ EP71
انیمه Black Clover از قسمت 56 تا 71 دیدم.
اوووووو، قسمتهایی بود که ملت دنبال درمان دستهای آستا بودن. رفتن جنگل جادوگرها.
خورشید شب و اون یکی کشور همزمان حمله کردن به جنگل.
آستا و بقیه قرار شد کمک کنن و اونا رو شکست بدن.
ملکه جادوگرها به آستا کمک کرد و اون رو درمان کرد.
موقع اعلام نتایج است. طبق معمول گروه طلوع طلایی اول است.
و در کمال تعجب و بهت و حیرت ملت، گروه گاو وحشی دوم شده.
یوهاهاهاهاها
یونو و آستا هم بهترین شدن!
http://s9.picofile.com/file/8322105342/Manga_Folder.png
اینا رو خوندم
این چند وقته یه عالمه وان.شات و مانگا خوندم.
+ مانهوا یائویی A Man Like You از چپتر 70 تا 76 خوندم. از نقش اول کار، گو سیون اصلا خوشم نمیاد. اون دوتای دیگه کانگ جیها و اون پسره دیگه، خیلی بهتر هستن.
+ مانگا The Promised Neverland از چپتر 62 تا 70 خوندم. الان اِما یه جایی گیر افتاده که محل بازی و شکار برای هیولاها حساب میشه. حالا میخواد به آدمهایی که اینجا هستن کمک کنه.
+ مانگا یائویی Cafe Otoko (5+1 چپتر) رو خوندم. راستش ترجمه ش زیادی آشغالی بود. میدونی، خیلی کوچه بازاری ترجمه شده. هر چی داستانش قشنگ بود، ترجمه فارسی بسیار افتضاحی داشت. غلط دیکتهیی هم که بماند. فقط به خاطر همین ترجمه ی کوچه بازاری، این کار رو نگه نمیدارم. این همه وقت میگذارن برای ترجمه و ادیت ... اون وقت همچین ترجمه و ادیتی تحویل میدن. خیلی شاکی هستم!
+ مانگا یائویی 3kai Mawatte Suki to Ie (5.5 چپتر) رو خوندم. الان حضور ذهن ندارم در موردش.
+ مانگا یائویی Koi wa Aserazu، چپتر 4 و 5 رو هم خوندم.
+ مانگا یائویی Calorie (6 چپتر) رو خوندم.
+ مانگا یائویی Caramel Honey از چپتر 4 تا آخر رو خوندم.
+ یک دوجینشی از ناروتو به اسم Rain in a Stranger Sky رو خوندم. مربوط به زمانی است که هنوز ناروتو به دنبال برگردوندن ساسکه است. و ساسکه با کارن و ... یه تیم دیگه تشکیل داده.
+ یک دوجینشی از قهرمان آکادمی به اسم Magnificent خوندم. کاچان و یکی دیگه از بچهها رفتن جایی برای تفریح. زیاد جالب نبود.
+ یک دوجینشی از کورونو-نو بسکت به اسم 10Count خوندم. مربوط به تایگا و آئومینه بود. زیاد جالب نبود.
+ یک دوجینشی از اتک آن تیتان به اسم Back Alley Cat خوندم. مربوط به یه گربه سیاهی بود که اروین نگه میداشت. این گربه سیاه بین اروین و لیوایی پیغام رد و بدل میکرد.
+ یه دوجینشی از فری به اسم MerryChristmas خوندم. زیاد جالب نبود.
+ یه دوجینشی یائویی از دورارارا خوندم به اسم Sweetest Noel. همممم. نمیدونم چرا هیچی ازش یادم نیست. آلزایمر گرفتم هاااا.
+ یه دوجینشی یائویی از کلاس درس آدمکشی به اسم Happy Merry Christmas Birthday خوندم. در مورد کارما و ناگیسا بود. که تولد کارما با کریسمس یکی بود و ناگیسا قرار بود براش هدیه و کیک و اینا بگیره.
+ یه دوجینشی یائویی از دورارارا به اسم Play Tunes خوندم. در مورد شیزایا و اون پسره دلال اطلاعات بود. بامزه بود.
+ وان.شات یائویی Present wa Santa-san de Onegaishimasu! رو خوندم.
+ وان.شات یائویی Dear my Destiny رو خوندم.
+ وان.شات یائویی Hikizuru oto رو خوندم.
http://s9.picofile.com/file/8322105342/Manga_Folder.png
اینا رو خوندم
این چند وقته یه عالمه وان.شات و مانگا خوندم.
+ مانهوا یائویی A Man Like You از چپتر 70 تا 76 خوندم. از نقش اول کار، گو سیون اصلا خوشم نمیاد. اون دوتای دیگه کانگ جیها و اون پسره دیگه، خیلی بهتر هستن.
+ مانگا The Promised Neverland از چپتر 62 تا 70 خوندم. الان اِما یه جایی گیر افتاده که محل بازی و شکار برای هیولاها حساب میشه. حالا میخواد به آدمهایی که اینجا هستن کمک کنه.
+ مانگا یائویی Cafe Otoko (5+1 چپتر) رو خوندم. راستش ترجمه ش زیادی آشغالی بود. میدونی، خیلی کوچه بازاری ترجمه شده. هر چی داستانش قشنگ بود، ترجمه فارسی بسیار افتضاحی داشت. غلط دیکتهیی هم که بماند. فقط به خاطر همین ترجمه ی کوچه بازاری، این کار رو نگه نمیدارم. این همه وقت میگذارن برای ترجمه و ادیت ... اون وقت همچین ترجمه و ادیتی تحویل میدن. خیلی شاکی هستم!
+ مانگا یائویی 3kai Mawatte Suki to Ie (5.5 چپتر) رو خوندم. الان حضور ذهن ندارم در موردش.
+ مانگا یائویی Koi wa Aserazu، چپتر 4 و 5 رو هم خوندم.
+ مانگا یائویی Calorie (6 چپتر) رو خوندم.
+ مانگا یائویی Caramel Honey از چپتر 4 تا آخر رو خوندم.
+ یک دوجینشی از ناروتو به اسم Rain in a Stranger Sky رو خوندم. مربوط به زمانی است که هنوز ناروتو به دنبال برگردوندن ساسکه است. و ساسکه با کارن و ... یه تیم دیگه تشکیل داده.
+ یک دوجینشی از قهرمان آکادمی به اسم Magnificent خوندم. کاچان و یکی دیگه از بچهها رفتن جایی برای تفریح. زیاد جالب نبود.
+ یک دوجینشی از کورونو-نو بسکت به اسم 10Count خوندم. مربوط به تایگا و آئومینه بود. زیاد جالب نبود.
+ یک دوجینشی از اتک آن تیتان به اسم Back Alley Cat خوندم. مربوط به یه گربه سیاهی بود که اروین نگه میداشت. این گربه سیاه بین اروین و لیوایی پیغام رد و بدل میکرد.
+ یه دوجینشی از فری به اسم MerryChristmas خوندم. زیاد جالب نبود.
+ یه دوجینشی یائویی از دورارارا خوندم به اسم Sweetest Noel. همممم. نمیدونم چرا هیچی ازش یادم نیست. آلزایمر گرفتم هاااا.
+ یه دوجینشی یائویی از کلاس درس آدمکشی به اسم Happy Merry Christmas Birthday خوندم. در مورد کارما و ناگیسا بود. که تولد کارما با کریسمس یکی بود و ناگیسا قرار بود براش هدیه و کیک و اینا بگیره.
+ یه دوجینشی یائویی از دورارارا به اسم Play Tunes خوندم. در مورد شیزایا و اون پسره دلال اطلاعات بود. بامزه بود.
+ وان.شات یائویی Present wa Santa-san de Onegaishimasu! رو خوندم.
+ وان.شات یائویی Dear my Destiny رو خوندم.
+ وان.شات یائویی Hikizuru oto رو خوندم.
ماجراهای من و گوشی
سلام.
شنبهیی که گذشت، رفتیم نزدیک ترین نمایندگی سامسونگ.
اتفاقا داشت. ولی نمونه نگذاشته بود. گفت نمونه نداریم.
نسخه 128/6 گیگ رو داشت. دقیقا همون ورژنی که می خواستم.
قیمت در اینترنت بین 3700000 تا 4300000 بود.
اون وقت اینجا، بدون گارانتی 4050000 تومان.
نسخه با گارانتی 4550000 تومان.
اصلا شوکه شدم.
یارو گفت بدون گارانتی بگیر. گارانتی کاری نمی کنه.
اومدیم بیرون.
گفتم اگه بحث بدون گارانتی است، میتوانم برندهای دیگه هم جستجو کنم.
---
گشتم...
عملا هیچی پیدا نکردم که مثل این کامل باشه (در نظر من) و قیمتش زیر 4 میلیون باشه.
گشتم ببینم اینچ پایین چی جوری است.
باز هم موردی پیدا نکردم.
---
همین A7 (2018) سامسونگ، چند تا ایراد داره.
یک - بزرگ و 6 اینچ است.
دو - شارژ سریع نیست. معمولی است.
یک ایراد که ملت گرفتن، سر این که چرا USB2 است و تایپ سی نیست.
که این موضوع برام مهم نیست.
به جز این، بقیه ش برای من خوبه.
----
باید دوباره جستجو کنم.
البته ال.جی بوده.
ولی هیچ قیمتی موجود نیست.
نمی تونم روش حساب کنم.
---
دیشب قیمت دیدم، تبلتم شده بود 4190000 تومان.
یه چی تو این مایه ها.
---
خانواده میگه اگه همین سامسونگ رو میخواهی، زودتر بگیر.
----
باید فکر کنم.
امشب یه جستجوی دیگه بزنم.
ببینم چی کار کنم.
رنگ آبیش رو می خواهم.
-----
باید جستجو بزنم. تکلیف مشخص کنم.
شیایومی دیدم، یه مورد جالب و جدید.
ولی میکرو اس.دی بهش نمی خوره.
این موضوع برای من، خیلی مهمتر از رادیو و NFC است.
----
از اون ور میگم، نکنه نباید گوشی بگیرم.
چون این یک سال (از دی ماه 96 تا حالا)، هر دفعه که برای خرید اقدام کردم و رفتم، یه مشکلی خورده و دستِ خالی برگشتم ...
نمی دونم.
----
Noblesse - Chapter 520 ~ 544 [END]
بالاخره مانهوا Noblesse هم تمام شد! عجب شاهکاری بود.
از چپتر 520 تا 544 خوندم.
راستش وقتی رایزل داشت ماهواره ها رو نابود میکرد.
اون موقعی که بی نهایت از قدرتش استفاده کرده بود ...
اگه یه وقت موزاکا نمی اومد، چی میشد؟
قلبم تیر میکشه.
اگه یه وقت بلایی سر فرانکشتاین میاومد چی؟
وای که چقدر استرس داشت این چند تا چپتری که با هم خوندم.
راستش چپتر 543 میخواستم زار زار گریه کنم.
این که رایزل و موزاکا با هم غیب شدن و طوری بود که انگار مُردن.
یا اون ور، راسکریا و افرادش ...
عجب آشوبی بود.
خیلی عجیب بود که صفحاتِ آخر در چپتر 544 بالاخره نشون داد که همهشون زنده موندن.
از اون موشکهای اتمی نجات پیدا کردن.
خیالم راحت شد که همهشون بودن.
چی جوریاس که فرانکشتاین، همهی مدرسه رو سپرده دستِ تائو، خودش با دومین بزرگ رفتن دنبال کارهای دیگه؟!
چرا رائول، سیرا و ... برگشتن لوکه دنیا؟
پایانِ خوبی بود.
کلا این کار رو از اول دوست داشتم.
و بخوایی مثب فکر کنی، حالا که تونستن Noblesse رو تموم کنن، باید یه فکری به حال اون یکی مانهوای Ability هم بکنن.
عوامل کارشون یکی هستن. اون تا 60 اومده بود، ادامه نداده بودن.
https://www.anime-planet.com/images/manga/covers/royal-servant-19530.jpg
Royal Servant - Chapter 66 ~ 70 [END]
مانهوا Royal Servant از چپتر 66 تا 70 (پایان) خوندم.
یه جورایی از این که رایان مُرد، ناراحت شدم.
چقدر کریستوفر سختی کشیده بود. باز خوبه رایان و بقیه باهاش مهربون بودن.
وگرنه معلوم نبود چه اتفاقی میافتاد.
همین طوری خیلی راحت شتشوی مغزی شده که دستورات یه خانواده دیگه رو انجام بده.
سم توی نوشیدنی بریزه تا اونایی که خونِ اصیل دارن، نابود بشن.
حتی رایان هم مسموم شده بوده و بالاخره بعد از چند سال اثر میکنه.
از اون ور لوکان هم داره تلف میشه. معلوم نیست چند وقت دیگه هستهش بتونه دووم بیاره.
تنها دلخوشیش این است که هنوز کیون کنارش است.
ولی بخوایی قضیه رایان رو کنار بگذاری، پایان خوش و خرمی داشت.
اینا رو خوندم:
Magi - Sinbad no Bouken - Chapter 159
The Promised Neverland - Chapter 58 ~ 61
Tower of God - Chapter 211
Tsubaki-chou Lonely Planet – Chapter 67
* اینا رو میتونین از دنیای انیمه بگیرین.
Make me Bark - Chapter 31~35 [END]
Happy Birthday - Chapter 7 ~ 11.5 [END]
Royal Servant - Chapter 54 ~ 65
ViweFinder - Chapter 63 ~ 75
Sekaiichi Hatsukoi - Chapter 39 ~ 41
Ayashi no Hakoniwa ni Ukabu Tsuki - Chapter 5 ~ 06.6 [END]
BJ Alex - Chapter 27 ~ 57
چند بار میخواستم با تریلی 18 چرخ از روی این دونگ گیون رد بشم.
پسره ی خر، آشغال، بی جنبه :D
Love Is An Illusion - Chapter 45
چقدر از این کار خوشم میاد.
* اینا رو هم میشه از کانال یائویی ورلد دانلود کرد.
اینا رو دیدم:
Green Green – 12ep
Grappler Baki: Saidai Tournament-hen - S02, 24ep
Love Hina Again – 3ep
Bastard!!: Ankoku no Hakaishin – 6ep
Chrno Crusade – 24ep
همممم، باید مانگاش رو قبلا خونده باشم. خیلی آشنا بود همه چیش.
Groove Adventure Rave – EP01 ~ EP39
مانگا این رو چند جلد ادیت کردم. مانگاکا فری تیل این رو نوشته. قدیمی تر از فری تیل است. کلی کاراکتر مشابه میبینی.
Gunslinger Girl – EP01
Ikkitousen – EP01 ~ EP06
اکشن، مبارزه ای، مدرسه یی و ایچی! مبارزه های خشن داره. فعلا که بد نبوده.
Kyougoku Natsuhiko Kousetsu Hyaku Monogatari – EP01
Last Exile – EP01 ~ EP02
The Twelve Kingdoms – EP01

شبانه نامحدود
پنجشنبهیی که گذشت.
سیم کارت مودم رو انداختم توی تبلت.
یه بسته شبانه نامحدود – یک روزه – 20 گیگ گرفتم.
ساعت 2 الی 7 صبح.
خب یه سری چپتر و اپیزودهای عقب افتاده رو دانلود کردم.
مانگا Hikaru no Go، نسخه انگلیسی دانلود کردم.
این مانگا نزدیک به 5.5 گیگ بود.
البته به صورت جلد به جلد دانلود کردم.
یه فایل تورنت داشتم، کار نکردم. اتفاقی یه سایتی بود، دیدم برای دانلود گذاشته.
و البته نیاز به عضویت داشت.
بعد اومدم بقیه اسپشیال های انیمه Prince of Tennis بگیرم.
از تورنت گرفته بودم یه سری.
میخواستم بقیه ش رو بگیرم.
یه مجموعه 10 قسمتی گرفتم.
یه دونه تکی داشت گرفتم.
به مجموعه 13 قسمتی که رسیدم، دو قسمت دانلود کردم.
دیدم ساعت شد یک ربع به هفت.
دیگه نمی تونستم چیزی بگیرم که.
ساعت 7 تمام میشد.
شاید 11 گیگ مصرف کرده باشم. بقیه ش سوخت شد.
یادم باشه دفعه آینده این طوری نکنم.
هنوز یه چند تا مجموعه مونده از این انیمه بگیرم.
و در ضمن، باید اسپشیال و ... انیمه Hikaru no Go رو هم بگیرم.
که فقط تورنت پیدا کردم. اون هم حجم بسیار بالا.
اگه لینک پیدا نکنم، باید با همین تورنت سر کنم. به شرطی که اصلا بشه دانلود کرد.
هنوز فایل ش رو تست نکردم.
رعد و برق
سلام.
نمیدونم، یه جورایی انگاری داشتم از خواب بیدار میشدم.
صبحی ساعت نزدیک 8 بود.
فکر کردم یه چی تو اتاقم منفجر شده.
از خواب پریدم. شایدم نپریدم.
ولی اینقده شوکه شدم.
صدای انفجار همین طوری میاومد.
همه شیشه اتاق میلرزید.
وقتی نشستم، متوجه شدم رعد و برق است!
خب قبلش یه اِهِنی، یه اوهونی ... یه چیزی ...
اینطوری بی هوا.
آدم از خواب میپره. سکته میزنه.
فکر کردم چی توی اتاقم ترکیده این طوری شده!
پاشدم برق محافظ رو قطع کردم.
این رعد و برق های این مدلی، بسیار بسیار خطرناک است.
پشت ویترین
امروز برگشتنی، پشت ویترین یه موبایل فروشی، هم A8 (2018) و هم A7 (2018) گذاشته بود. کنار هم بودن.
ووواااااااااااااایییییییییییییی A8 (2018) از نظر ظاهری، خیلی خیلی بهتر بود.
ولی خب ... من همون A7 (2018) رو میخواهم.
حالا این همه دارم جیلیز ویلیز میزنم. آخرش میرم، دست از پا درازتر برمیگردم.
کتابخونه
امروز رفتم کتابخونه.
از چهار تا کتاب، دو تا خوندم. دو تا نخونده پس دادم.
یکی ش رو که شروع کرده بودم، اصلا نمیفهمیدم این اسمی که نوشته، دختر یا پسر.
هیچی نفهمیدم از این کتاب. سی صفحه خوندم، ولش کردم.
اسمش یادم نیست. (مثلا امروز رفتم پس دادم هااا)
کتاب دوم (بار هستی) هم یه 20 صفحه خوندم، بی خیال شدم.
حوصلهم نکشید بخونمش.
ولی یه رمان ایرانی (طلایه) خوندم. که خوب بود. و صد البته براش کلی حرف داشتم.
ولی اون موقع که خوندم، ننوشتم. حالا هم یادم نیست.
و کتاب چهارم هم، یکی دیگه از کتابهای ماری هیگینز کلارک بود که برای بار چندم می خوندم.
امروز هم چهار تا کتاب دیگه گرفتم.
دو تاش رو قبلا خوندم :D قراره دوباره بخونم.
یکی دیگه رو هم باید خونده باشم :D
اون چهارمی، رمان ایرانی است. تا حالا نخوندم.