ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تاوان عشق – فهیمه رحیمی
نام کتاب: تاوان عشق
نویسنده: فهیمه رحیمی
ناشر: نشر چکاوک
نوبت چاپ: چاپ چهاردهم – 1385
تعداد صفحات: 277 صفحه
+ لینک دانلود کتاب (منبع)
خلاصه داستان (منبع)
داستان درباره ی دختری به اسم کاترینه که تو یک زلزله پدر و مادر خودش رو از دست میده و چون نمیتونه برای نجات اونا کاری بکنه از دختر بودن خودش متنفر میشه و با انجام کارهای پسرونه و تغییر شکل و لباس شبیه پسرا بشه که….
صفحه ی اول کتاب (منبع)
سر انجام روز موعود فرا رسید و من به دعوت استاد از کرج رهسپار تا با همسرش آشنا وبه داستان زندگی او گوش فرا دهم.خانه استاد در یکی از محلات قدیمی شمیران واقع شده و من خیلی زود آن را در میان آن همه خانه مدرن و اشرافی باز شناختم، زیرا استاد گفته بود خانه اش در میان خانه های شیک و لوکس آنجا وصله ی ناجوری است. ولی به نظر من تنها خانه ی آن محیط بود که روح و اصالت داشت. به محض ورود به خانه، همسر استاد چنان گرم و پرشور پذیرایم شد که خیلی زود با او مأنوس شدم و احساس کردم که دوستی قدیمی را بعد از سالها باز یافته ام. وقتی فنجان چایی را گذاشت...
تاوان عشق – فهیمه رحیمی
نام کتاب: تاوان عشق
نویسنده: فهیمه رحیمی
ناشر: نشر چکاوک
نوبت چاپ: چاپ چهاردهم – 1385
تعداد صفحات: 277 صفحه
+ لینک دانلود کتاب (منبع)
خلاصه داستان (منبع)
داستان درباره ی دختری به اسم کاترینه که تو یک زلزله پدر و مادر خودش رو از دست میده و چون نمیتونه برای نجات اونا کاری بکنه از دختر بودن خودش متنفر میشه و با انجام کارهای پسرونه و تغییر شکل و لباس شبیه پسرا بشه که….
صفحه ی اول کتاب (منبع)
سر انجام روز موعود فرا رسید و من به دعوت استاد از کرج رهسپار تا با همسرش آشنا وبه داستان زندگی او گوش فرا دهم. خانه استاد در یکی از محلات قدیمی شمیران واقع شده و من خیلی زود آن را در میان آن همه خانه مدرن و اشرافی باز شناختم، زیرا استاد گفته بود خانه اش در میان خانه های شیک و لوکس آنجا وصله ی ناجوری است. ولی به نظر من تنها خانه ی آن محیط بود که روح و اصالت داشت. به محض ورود به خانه، همسر استاد چنان گرم و پرشور پذیرایم شد که خیلی زود با او مأنوس شدم و احساس کردم که دوستی قدیمی را بعد از سالها باز یافته ام. وقتی فنجان چایی را گذاشت...
#Book