ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در آغاز هیچ نبود
در آغاز هیچ نبود. کلمه بود و آن کلمه خدا بود.
و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود. و با نبودن چگونه می توان بودن؟
حرف هایی هست برای
گفتن که اگر گوشی نبود نمی گوییم. و حرفهایی
هست برای نگفتن. حرفهایی که هرگز سر به
ابتذال گفتن فرود نمیارند.
حرفهایی بی تاب و طاقت فرسا که همچون زبانه های
بی قرار آتش اند.
و کلماتش هر یک انفجاری
را به بند کشیده اند. کلماتی
که پاره های بودن آدمی اند.
اینان همواره در جستجوی
مخاطب خویشند. اگر یافتند
یافته می شوند و در صمیم
وجدان او آرام می گیرند
و اگر مخاطب خویش را نیافتند نیستند...
« دکتر علی شریعتی »