مغزی رواننویس
باید یک روزی بروم لوازم التحریرهای نزدیک خونه.
ببینم مغزی رواننویس دارن یا نه!
اگه مغزی رواننویس موجود نباشه، باید این جلدهای رواننویس رو بندازم دور.
بعضی از این جلدها خوشگل هستن.
https://i.viewasian.tv/banner/20/strong-woman-do-bong-soon-korean-2017-1.jpg?type=banner
اینا رو دیدم
این چند وقت اخیر، اینا رو دیدم.
سریال کرهیی Secret Garden
سریال کرهیی Strong Woman Do Bong Soon
سریال ژاپنی Shiritsu Bakaleya Koko (فصل اول)
سریال ژاپنی Haru ga Kita
انیمهی Little Busters! (فصل اول)
انیمهی Ajin 2nd Season (فصل دوم)
انیمهی Love Live! Sunshine
انیمهی Shingeki no Kyojin Season 2 (فصل دوم)
فکر نمیکنم در وبلاگ معرفی کرده باشم.
در اولین فرصت، باید اینا رو هم بگذارم در وبلاگ.
جاروبرقی
خیلی وقته اتاق رو جاروبرقی نکشیدم.
آشغالهای ریز و درشت از سر و روی اتاق میباره :D
شاید فردا، اگه حسش باشه، جاروبرقی بکشم.
https://i.ytimg.com/vi/X4Yh0YBmTck/maxresdefault.jpg
قسمت هفتم برسرک
وواااایییییییی، قسمت هفتم از انیمه برسرک (Berserk 2nd Season (2017)) رو دیدم.
چقدر باحال است.
گاتس یک تنه اون غول رو شکست داد.
یا سرپیکو اون مارمولک آبی رو نابود کرد.
این دختر جدیده (ساحره)، کارش خیلی درست است.
تا اینجای کار که، از دیدن انیمه راضی بودم.
چند قسمت بیشتر نمونده تا این سری را هم تمام بکنم.
مانگا هم که تا آخر چپتر 150 خونده بودم. (ترجمه فارسی)
که میشه گفت فصل قبلی انیمه بوده.
هر چند متوجه شدم که مانگا، خیلی عقب هستم.
به داستان فصل قبل نرسیدم هنوز. شاید تازه داره شروع میشه.
توی سیستم ندارم بقیهش رو. داخل هارد اکسترنال است.
در اولین فرصت باید یه سری چپتر ازش بریزم داخل کامپیوتر که بخونم.
https://myanimelist.cdn-dena.com/images/anime/4/84177.jpg
فصل دوم دیدم
بالاخره فصل دوم انیمه Shingeki no Kyojin رو هم دیدم.
مانگا هم تا آخر چپتر 59 خونده بودم.
نمیخواهم جنجال درست کنم. ولی هزاران بار بهتر از توکیو غول است.
یوهاهاها

تبلت
یه چند روزی بود دوباره جوگیر شده بودم که تبلت بگیرم.
یعنی راستش واقعا میخواستم برم بگیرم.
پنج مدل رو پسند کرده بودم، از بین اینا، یک مدل رو انتخاب کردم که بگیرم.
خب این که سیم کارت بخوره و حافظه داخلی 32 گیگ (کمتر نباشه)، خیلی مهم بود.
برای همین فقط پنج مدل یافته بودم.
Galaxy Tab S2 8.0 LTE
Galaxy Tab S2 8.0 New Edition LTE
Galaxy Tab S2 9.7 New Edition LTE
Galaxy Tab S3 9.7 LTE
ZenPad 3 8.0 Z581KL 4G
یه جدول درست کرده بودم. مشخصات هر کدوم رو نوشتم.
بعد تصمیم گرفتم که Galaxy Tab S2 9.7 New Edition LTE رو بگیرم.
تصمیم کاملا قطعی بود.
قرار بود فرداش برم خرید!
ولی ولی ولی ولی ولی ...
خب شرمندهی اخلاق ورزشی!
من مطمئن بودم که برای اون ایسوس، پول دارم.
ولی مغزم یادش رفته بود که برای اون سامسونگ حساب کتاب کنه.
حالا خوب است قبل از رفتن، موجود حساب رو گرفتم.
دیدم پول ندارم!
حتی اگه از خانواده کمک هزینه میگرفتم.
یا پولی اگه زیر متکایی، لای کتابی و ... بود جمع میکردم.
باز هم پول نداشتم!
یعنی اینقده ضد حال خوردم که نگو!
هیچی دیگه ... تبلت خریدن منتفی شد.
من رو باش! چقدر برداشتم چک کردم، از دوستان نظر خواستم ...
آخرش هم با یه حماقت دیگه، کنسل شد.
پشیمانم ... پشیمانم
سلام.
دوباره امروز، روزی است که همهش به خودم میگم:
"خودم کردم که لعنت بر خودم باد ..."
بله، دوباره یه پنجشنبه و جمعهی دیگه.
و حماقت بسیار بزرگ!
متأسفانه فعلا هیچ راهی نداره.
مسئولیت قبول کردم، باید پاش وایستم ...
تا ببینم چند وقت میتونم تحمل کنم.
ولی راستش از همون ثانیهی اول بعد از قبول کردن مسئولیت، پشیمون شدم.
نامهی سرگشاده
مسئولینِ گرامیِ بخش فیلترینگ.
حالا که قراره سایفون و بقیه فیلترشکنها از کار بیافته.
پس سایتهایی مثل
https://www.animenewsnetwork.com/
از فیلتر در بیارین!
که البته بلاگر از همه مهمتر است.
ضد حال
ضد حال خوردم.
برنامه رو دانلود کردم. بدون مشکل نصب شد.
وقتی اجرا کردم، یک مرحلهیی داره، باید 100درصد بشه.
ولی تا 99% میره، متوقف میشه.
پیغام میاد که زیادی طول کشیده. برنامه رو ببند.
پس این هم اجرا نشد.
عجب دردسری شد.
نمایشگاه کتاب (3)
شنبهیی که گذشت، روز آخر نمایشگاه، دوباره رفتم.
موقعی که میخواستی وارد شبستان بشی، اون قسمت که بانک شهر بود.
کلی کیسه دست ملت میدادن. که تبلیغ بانک شهر بود.
ملت تا جایی که میتونستن، چند تا چند تا میگرفتن.
ولی من فقط یکی گرفتم.
هر چند که توی خونه، اینا خیلی استفاده میشه.
یه خورده غرفهها رو گشت زدم.
یه سری غرفه کتابهای آنلاین بود. یا کتابهای صوتی.
فیدیبو رو پیدا کردم.
رفتم ازش سوال کردم.
در مورد فرمت که نمیدونست.
ولی گفت روی گوشی یا کامپیوتر ذخیره نمیشه.
اگه سیستم فرمت بشه، دوباره باید دانلود کنی.
ولی یه بار پولش رو دادی. پس دیگه نیازی نیست بخری.
پرسیدم که آفلاین است یا آنلاین؟
گفت: آفلاین هم میتونی بخونی.
هممممم، خب انتظار داری من با این حرف چه فکری بکنم؟
یعنی اصل کار، آنلاین است. باید کتاب رو آنلاین بخونی.
حتی روی گوشی یا کامپیوتر ذخیره نمیشه.
در کل خوشم نیومد. بی خیال این فیدیبو میشم.
یک غرفه بود، کتابهای خاص رو با پنجاه درصد تخفیف میفروخت.
شاهنامه، هزار و یک شب، مثنوی و ...
خب من همه رو دارم.
ولی یکی بود، کلیات شمس! این رو ندارم.
قیمت پشت جلد، 120 هزار تومن بود، این 60 هزار تومن میداد.
کلی هم وایستادم نگاه کردم. ورق زدم.
آخه از شمس، رباعیات رو دارم.
حالا که فکر میکنم، حیف شد نگرفتم هاااا! نه؟
هممم، انگاری اون داستانهای کلاسیک و مهم و قدیمی رو، دوباره ترجمه کردن.
با جلدهای چرمی خوشگل و در سایز کوچیک، برای فروش آورده بودن.
اینا هم پنجاه درصد تخفیف داشت.
ولی مثلا قیمت خودش 43 هزار تومن است، نصفش میشد.
راستش بدم نمی اومد کتاب ربهکا رو بگیرم.
خودم نسخهی خلاصه شده برای نوجوانان رو داشتم و خوندم.
نصف راهروها رو رفتم.
برای اولین بار، سراغ این دستگاههای راهنما رفتم.
یه خورده توی صف وایستادم.
"آموزش زبان ژاپنی" جستجو زدم.
فقط یک انتشاراتی رو نشون داد.
از آدرس عکس گرفتم.
در بخش ناشرین آموزشی بود. (البته بعدا فهمیدم)
گفتم بگذار اول برم سراغ ناشرین خارجی.
برم غرفه کهکشان. یه خورده مانگا بازی کنم.
وان.پیس
نگاه کردم. اون قسمتهایی بود که رفته بودن اون جزیره. سایههاشون گرفته شد. بوروک بهشون اضافه میشد ...
اینویاشا
میدونم مانگا فارسی، تا جایی که اومده خوندم. ولی جزئیات یادم نیست. این جلدی رو که برداشتم و نگاه کردم، جزء اون فارسیها بود که خونده بودم.
نه این که دارم فصل اول انیمه رو نگاه میکنم، داستان انیمه هنوز به این قسمتها نرسیده.
اوره ساما تیچر
هممم، یه عالمه از این کار داشت. من نخوندم. ولی یادم است یک چپتر ازش تایپ زده بودم. چند تا دیگه هم دستم بود. ولی رفت جزء کارهای متوقف شده.
فعلا هم که انجمن تعطیل است.
انگاری انیمهش هم ساختن.
ناروتو
اون قسمتهایی بود که ساسوکه از دهکده میخواد بره.
دنبال قدرت است. افراد اوروچیمارو اومدن دنبالش.
ورق که میزدم، دیدم کیبا و شیکامارو هنوز دنبال ناروتو هستن.
بقیهشون گیر افتاده بودن.
اصلا جوگیر میشم برم دوباره ناروتو از اول بخونم، یا نگاه کنم.
واقعا دلم خواست الان.
از بخش ناشرین خارجی اومدم بیرون.
کلی پرس و جو کردم که ببینم این آدرسی که برای اون کتاب ژاپنی دادن کجاست.
وقتی رسیدم، فهمیدم که ناشرین آموزشی است.
اگه از اول مشخص بود ناشرین آموزشی است، زودتر پیداش میکردم.
اینجا که پر از بچه مدرسهیی بود.
انتشاراتی رو پیدا کردم. و کتاب رو هم دیدم.
اسم کتاب: آموزش زبان ژاپنی در 60 روز
سی.دی هم داخلش داشت. قیمت اصلی کتاب 30000 تومان بود.
تخفیف داد، 25000 تومان.
این رو گرفتم.
بعدش هم دیگه حال نداشتم بگردم.
راه افتادم که برگردم خونه.
این بود ماجراهای من از نمایشگاه کتاب امسال.
وقتی نمایشگاه در مصلی است، خیلی خیلی خیلی خوب است.
از هر نظر که فکر کنی.
البته یه مشکل داره هاااا! فقط اون پلهها زیادی هستن.
ولی برای نمایشگاه کتاب، خیلی عالی است.
از همه طرف ماشین و مترو و اتوبوس!
چی بود شهر آفتاب! خارج شهر! چند ساعت طول میکشید.
تازه، فقط سالی یک بار است، نمیدونم ملت چقدر غرغر میکنن.
محلی که نمایشگاه است، همیشهی خدا راه بندان است.
پس فرقی نمیکنه، ده روز در سال، یه خورده بیشتر راه بندان باشه!
خیلی با شهر آفتاب مشکل داشتم.
خدا کنه سالهای بعدی هم، نمایشگاه کتاب، همین مصلی باشه.

کیک عسل و زنجبیل
امشب، بعد از مدت ها، کیک درست کردیم.
کیک عسل و زنجبیل.
یادم است چند بار قبل که درست کرده بودیم، عکس هاش رو توی وبلاگ گذاشته بودم.
حالا از این هم عکس گرفتم.
حالا هر وقت حسش باشه، گوشی وصل کنم به سیستم.
عکس ها رو انتقال بدم. درست کنم.
بگذارم وبلاگ.
کیک درست کردن دیگه رفت تا بعد از ماه رمضان.
راستی یادم رفته بود بگم، هفته ی قبل هم، شیرینی نارگیلی درست کردیم.
ولی جالب نبود.
هم سخت است. هم حوصله میخواد.
از بیرون بگیریم بهتر است.
http://3.bp.blogspot.com/-2-wCA70HpB8/UiJW3Z7LqxI/AAAAAAAAFzY/aK-yNJ3scLI/s1600/DSC_7735.JPG
زولبیا و بامیه
می دونی، تا الان یادم نبود که ماه رمضان که بیاد.
یعنی زولبیا و بامیه هم میاد!!!!!!!!
آخ جون!
البته یادم باشه بگم، هفته ی بعد بگیرن.
این هفته نمی خوام.
تازه الان کیک درست کردیم.
ولی فکر کن، چقدر زود ماه رمضان اومد.
انگار همین تازگی ها ماه رمضان تمام شده بود.
نمی دونم چرا اینقده زمان زود میگذره.
بی نهایت زود می گذره.

شبیه ساز اندروید
عصری کلی زحمت کشیدم ورژن قبلی برنامه ی BlueStacks (شبیه ساز اندروید) رو حذف کردم.
ورژن جدید نصب کردم.
کلی برنامه و بازی ریختم ...
ولی این ورژن مشکل داره. همه ش هنگ می کنه.
حالا دنبال یه جایگزین هستم.
ولی این همه سال که اندروید اومده، من با همین BlueStack کار کردم.
یه برنامه دیگه است به اسم Nox app Player.
می خوام این یکی رو تست کنم. دانلود و نصب کنم.
ببینم چی جوری است.
نمایشگاه کتاب (2)
سه شنبهیی که گذشت، برای بار دوم رفتم نمایشگاه کتاب.
هیچی نگرفتم.
انتشارات ویدا، کلی کتابهای فانتزی داشت.
خاطرات خون آشام رو هم انگاری کامل داشت.
دلم میخواد کتاب بخرم. بحث نداشتن پول است.
انتشارات درّ دانش بهمن رو دیدم.
همون انتشاراتی که مجموعه Twilight رو چاپ کرده.
از استفانی مایر یه سری دیگه کتاب بود.
فقط پشت جلد نگاه کردم.
انتشارات کتابسرای تندیس هم که رفتم ...
یه عالمه کتاب فانتزی و مورد علاقه.
ولی خب، راستش گرون است.
برای من ِ فعلی خیلی گرون است.
قراره روز آخر هم دوباره برم نمایشگاه.
ولی این که کتاب بگیرم یا نه، فکر نکنم.
چون پولی ندارم.
بروبچ میگن، همون انتشارات خارجی کهکشان که دفعه قبل در موردش گفتم.
مانگا یائویی هم داشته. ملت خریدن.
ااااااااااااااااااااااااااااااا
من نمیدونستم. البته نپرسیدم. شاید اگه پرسیده بودم، نشون میداد.
و خب نمیخریدم که.
من یه مانگا یائویی بگیرم، کجا میتونم بگذارم؟
توی کتابخونه که تابلو است، محل دیگهیی هم مناسب نمیبینم.
بخش بین الملل رفتم.
کاری به بقیه کشورها نداشتم. دنبال ژاپن و ایتالیا بودم.
دقیقا رویروی هم بود غرفههاشون.
ایتالیا که برعکس پارسال، کتابهای ترجمه شده فارسی رو گذاشته بود.
برای فروش هم داشت.
همین طور کتابهای زبان اصلی.
غرفه ژاپن، مثل گذشته بود. فقط نمایشگاهی بود.
یه سری مانگا بود (مثل خیال آباد موعود / ناروتو و ...) که نسخه انگلیسی بود.
یه سری کتاب دیگه بود آموزش زبان ژاپنی.
یه خورده ورق زدم.
بخش رسانههای دیجیتال هم رفتم.
همهش آموزشی بود. یه چی جالب دیدم. فقط نمیدونم چی جوری است.
مثلا آموزش زبان ژاپنی، ایتالیایی و ... با رزتااستون!
ولی انگاری محیط برنامه فارسی بود.
در صورتی که من خیلی سال قبل که رزتااستون گرفته بودم (آموزش ایتالیایی)، محیط نرم افزار انگلیسی بود.
حالا واقعا فارسی شده؟ یعنی به درد میخوره؟
گرون بود خب. 24000 به بالا بود. حیفم میاد این همه پول بدم.
یه نویسنده جدید و پر طرفدار انگاری پیدا شده به اسم جوجو مویز، شونصد تا کتاب داره.
انگاری خیلی جذابیت داره.
باید یه نمونه ازش تست کنم.
حیف که کتابخونه نداره.
وای وای وای
در مورد ماری هیگینز کلارک که خیلی گفته بودم. هر چی کتابخونه ازش کتاب داره.
من گرفتم و خوندم.
تو نمایشگاه دیدم، شونصد تا کتاب دیگه هم ازش ترجمه شده.
ولی کتابخونه نداره اینا رو.
من میخوام!!!!!!!!!!!!!
این هم از ماجراهای روز دوم.
بقیهش یادم نیست.
فیدیبو
خیلی کنجکاو هستم بدونم فیدیبو چی جوری کار میکنه.
نسخه دسکتاپ هم داره.
فقط موضوع این است که داخل خود برنامه، بخش پرداخت وجود داره.
من با این موضوع مشکل دارم.
یه عالمه سوال دارم. کسی کار کرده؟
چی جوری است؟
فرض کن، الان عضو بشی، یک کتاب هم بخری.
دو روز بعد، سیستم (یا گوشی) رو فرمت کنی.
این کتابی که خریده بودی و دانلود کردی، چی میشه؟
اگه داخل حافظه گوشی یا هارد سیستم باشه، پاک میشه.
آیا دوباره برای دانلودش باید پول داد؟
اصلا این بخش خوندن کتابش، آفلاین است یا آفلاین؟
و یه عالمه سوال دیگه که الان یادم نیست ...
بی خیالی طی کنم
میشه گفت خیلی غمگین هستم.
هیچ کسی هم نیست باهاش حرف بزنم.
خب داشتم فکر میکردم، مگه مهم است.
یادت باشه، تو هیچ حقی نداری.
هیچی مال ِ تو نیست که بخوایی به خاطرش ناراحت باشی.
سعی کن خودت رو کنترل کنی.
اعصاب خودت رو آروم کن.
برو انیمه تماشا کن، برو مانگا بخون.
بیا برو وبلاگ آپدیت کن.
فکرت رو منحرف کن.
بی خیالی طی کن! بی خیالی طی کن.
سریال ژاپنی دبیرستان خصوصی باکالیا
بالاخره سریال "دبیرستان خصوصی باکالیا" رو دیدم.
بامزه بود.
بعدا لینک و معرفی میگذارم.
این فصل اول بود که 12 قسمت داشت.
این رو هم به جای فصل دوم، براش فیلم سینمایی ساختن.
دانلود کردم. ندیدم هنوز.
این هم روش جالبی است. به جای فصل دوم، فیلم سینمایی میسازن.
جالبیش اینجا بود که مدت زمان هر قسمت، 22 دقیقه این طورا بود.
نمیتونم وبلاگ آپدیت کنم؟
از ظهر تا حالا، سایفون از کار افتاده.
نتونستم وبلاگم رو ببینم.
اصلا معلوم نیست بشه وبلاگ رو آپدیت کرد یا نه.
اگه قرار است تلگرام بسته بشه، چه کار بقیه سرویسها دارین؟
هان؟
لااقل بلاگر رو از فیلترینگ در بیارین!
اصلا برای چی سرویس دهندههای وبلاگ رو فیلتر کردین!؟
من وبلاگم رو میخوام.
هی ملت برای من نسخه میپیچن، فلان رو نصب کن، فلان رو اضافه کن و ...
یک سری که اصلا متوجه نمیشن من دارم در مورد کامپیوتر حرف میزنم.
نه گوشی و تبلت!
همهش نسخههای مربوط به گوگل پلی و ...
یک سری از دوستان هم برنامه معرفی کردن، ولی تو سیستم من جواب نداده تا حالا.
فری گیت هم کار نکرد. حتی نگذاشت نسخه جدید بگیرم.
یعنی کلا اینترنت ندارم دیگه!
گفتم حالا که نمیشه وبلاگ آپدیت کرد، برم انیمه دانلود کنم ...
حافظهی خوشگلم بعدا دوزاریش افتاد!
هر چی لینک انیمه میگرفتم یا تورنت، همهشون فیلتر بودن!
برای همین الان حتی لینک دانلود یا تورنت ندارم و دسترسی ندارم!
الان کارد بزنی خونم در نمیاد!
ای مُرده شورتون با این گند زدن به همه چی!

کتابخانه
بالاخره امروز رفتم کتابخانه.
چهار تا کتاب نخونده رو پس دادم. چهار تا دیگه گرفتم.
اینا رو هم احتمالا همون نخونده پس میدم.
جدی مشکل خوردم با کتاب خوندن.
نمایشگاه کتاب
قرار بود شنبه برم نمایشگاه. برای همین مثلا باید زود میخوابیدم.
ساعت 2 بامداد گذشته بود رفتم بخوابم.
تا 4 صبح وول وول خوردم.
بین 4 تا 6 احتمالا خوابیدم.
از 6 تا 9 صبح وول وول خوردم.
دیگه 9:10 دقیقه از جام بلند شدم که حاضر بشم برم.
چشمام باز نمیشد.
خسته بودم اساسی.
ولی همین که مصلی بود، خودش کلی بود.
چی بود دو سال شهر آفتاب انداخته بودن!
از عمومی ها فقط نصف ش رو دیدم. راستش کتاب خاصی نمیخواستم.
فقط داشتم نگاه میکردم.
البته تو فکرم بود که اگه آموزش زبان ژاپنی دیدم، بگیرم.
اومدم از قسمت کودک رد شدم.
رفتم بخش انتشارات بین الملل!
خیلی باحال بود! همهش دنبال مانگا بودم. یا حتی ژاپنی.
یکی دو تا انتشاراتی بود، دیدم یه جور دیکشنری مصور داره.
ژاپنی – انگلیسی، قیمتش نزدیک به 70هزارتومان بود. من هم، همچین پولی نداشتم.
داشتم هم، نمیگرفتم.
گشتم ... گشتم ... یه غرفه نسبتا بزرگ بود.
یه عالمه موضوع نوشته بود، یکی ش هم کامیک بود!
سرم رو انداختم پایین رفتم داخل غرفه.
ته غرفه، چند تا قفسه بود، پُر از مانگا!!!!!!!!!!!!
اینقده خوب بود! یعنی همین نگاه کردنش، باز کردنش خیلی خوب بود.
نسخه انگلیسی بودن البته.
مانگا "اینویاشا" فکر کنم همهی جلدهاش بود.
"ناروتو"، "بلیچ" و "وان.پیس" هم یه عالمه جلد بود.
"باکومن" هم بود!
و تا دلت بخواد مانگا "پوکمون" بود!
البته چند تا مانگا دیگه هم بود، من نمیشناختم.
و خب کمیک هم داشت دیگه.
کلی اینجا وقت صرف کردم. یه خورده ورق میزدم. نگاه میکردم.
اون جلد بلیچ که برداشتم نگاه کنم، مربوط به قسمتهایی بود که ایشیدا، ایچیگو رو به مبارزه طلبید. سر این که هر کدوم چقدر بیشتر میتونن هالو نابود کنن.
همون اولهای داستان!
و راستش هر چی به مخم فشار میارم، یادم نیست اون جلدهایی که از ناروتو و وان.پیس برداشتم، کدوم قسمتها بود!
بخش ناشرین خارجی، انتشارات کهکشان، غرفه 23
نپرسیدم قیمتشون چند است.
دو نفر دیگه هم با من اونجا بودن، داشتن ورق میزدن مانگاها رو.
اومدم بیرون، رفتم بخش ناشرین دانشگاهی، غرفههایی که کتاب زبان داشتن ...
هیچ کدوم زبان ژاپنی نداشت.
یکی گفت نرم افزار کامپیوتر داریم، که الان تمام کردم.
نهایت رسیدم به انتشارات جنگل، یه کتاب داشت: "ژاپنی برای سفر".
این رو گرفتم. جملهها و کلمهها رو با هیراگانا و کاتاکانا نوشته.
تلفظ و معنی رو هم فارسی گذاشته.
حیف که CD نداره برای تلفظ. ولی خب لازم بود.
مشابه همچین کتابی رو برای زبان ایتالیایی داشتم.
دیگه حوصله گشتن نداشتم ... یعنی کمبود خواب فشار آورده بود اساسی.
برگشتم خونه. 16:30 گذشته بود که ناهار خوردم.
حالا احتمالا دو مرتبهی دیگه برم نمایشگاه. بستگی به اوضاع داره.
این بود ماجراهای من و نمایشگاه کتاب!