جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

پیاده




یکشنبه‌یی که گذشت (8 مهر)، رفته بودم کتابخانه.

بالاخره پیاده برگشتم.

تا جایی که یادم می‌آید در سال 1403، نتوانسته بودم از کتابخانه پیاده برگردم.

بالاخره پیاده برگشتم.